او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

خدایا ما را از منتظران حقیقی اش قرار ده
او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

خدایا ما را از منتظران حقیقی اش قرار ده

منتظران نظر خود را در باره ی این کلام امام زمان ابراز کنند!

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

از همه ی منتظران حضرت دعوت میکنم تا نظر خود را درباره ی این کلام امام زمان که در توقیعی که به شیخ مفید ارسال فرموده اند بیان کنند:


امام زمان علیه السلام:

ظهور ما به تأخیر نیفتاده مگر به سبب اعمال ناپسندی که از ایشان (شیعیان) سر می‌زند و خبر آنها به ما می‌رسد.



ظهور ما به تأخیر نیفتاده!!!!

مگر

به سبب اعمال ناپسندی که از ایشان (شیعیان) سر می‌زند


به سبب اعمال ناپسندی که از ایشان (شیعیان) سر می‌زند


به سبب اعمال ناپسندی که از ایشان (شیعیان) سر می‌زند



و خبر آنها به ما می‌رسد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

و خبر آنها به ما می‌رسد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

و خبر آنها به ما می‌رسد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

ملاک نشانه ی حقیقی ایمان تنها جهت گیری قلب نسبت به مولا علیست!

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

شخصی از من سوال پرسید که:

 چرا محبت امام علی(علیه السلام)؟؟؟چرا از بین بقیه امامها، ایشون؟؟؟


در پاسخ به ذکر یک حدیث اکتفا می کنم

خداوند اراده فرموده است که متر و محک و میزان و امتحان و ملاک ایمان حقیقی جهتگیری حقیق قلب نسبت به وجود نازنین امیرالمومنین علی بن ابیطالب روحی لتراب مقدمه الفداه باشد از بین کل 14 معصوم ایشان برای این امر برگزیده شده است!


مُعَاوِیَةُ بْنُ عَمَّارٍ عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلوات الله علیه و آله:
إِنَّ حُبَّ عَلِیٍّ قُذِفَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ فَلَا یُحِبُّهُ إِلَّا مُؤْمِنٌ وَ لَا یُبْغِضُهُ إِلَّا مُنَافِقٌ
وَ إِنَّ حُبَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ قُذِفَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُنَافِقِینَ وَ الْکَافِرِینَ فَلَا تَرَى لَهُمْ ذَامّاً
مناقب آل أبی طالب علیهم السلام(لابن شهرآشوب)، ج‏3، ص: 384

امام صادق علیه السلام فرمودند:
رسول خدا صلوات الله علیه فرمودند:
همانا حب علی (علیه السلام) تنها در قلوب مومنین قرار دارد و به همین دلیل غیر از مومن او را دوست نخواهد داشت
و غیر از منافق او را دشمن نخواهد داشت
ولی محبت حسن و حسین (علیهما السلام) در قلب مومنین و منافقین و کافرین قرار داده شده است، لذا هیچ کس آنها را مذمت نخواهد کرد.




خدا را شکر که مولایم علی شد

ای دل غمگین مباش که مولای ما علیست

یا علی گفتیم و عشق آغاز شد

من یاغی نیستم!!!!!!!!!! (اما گویا ...) خدا به ما رحم کند...

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام


یه حکایت خوندم خیلی جالب بود
یک شخصی میره مسجد نماز بخونه
خیلی با عجله می خونه
بعد از نماز هم بلافاصله میخواد بلند بشه بره
یه پیرمرد نورانی اهل دل ازش می پرسه: داشتی چی کار میکردی؟

این یارو هم کمی رند بوده
میدونسته الان اگه بگه داشتم نماز میخوندم اونم با وضعی که نماز خونده باید آماده باشه که کلی این پیرمرد بهش عنایات خاصه در راستای تأدیبش انجام بده

لذا در جواب میگه: هیچی فقط اومدم اعلام کنم من یاغی نیستم!

و پیرمرد تبسم معنا داری میکنه و اون بنده ی خدا هم میره


حالا قصه، قصه ی نماز خوندن ماست....



استادِ استاد ما میگن:

نقل قول:
بالاخره حقیر با اینکه در آن‏وقت بیش از بیست و دو سال از عمرم نگذشته بود عرض کردم:
بنده بالوجدان مى‏بینم که اگر در مقابل شخص بزرگى قرار بگیرم در حال خود تغییر و شرم و خضوعى مى‏بینم
و هر قدر آن شخص بزرگ‏تر و وجیه‏تر باشد دگرگونى حال بیشتر مى‏شود،
امّا در عین حال که معتقدم و همه‏ ى ما معتقدیم که خداى متعال از هر بزرگى و صاحب‏ جاهى بزرگ‏تر و وجیه‏تر، بلکه همه‏ ى بزرگى‏ ها در مقابل عظمت او هیچ و همه چیز ناچیز است،
پس چرا وقتى به نماز مى‏ ایستم با اینکه یقینا خود را در مقابل حق - جل و علا - قرار مى‏ دهم هیچ تأثیرى و تفاوتى و تغییر حالى در خود نمى‏ یابم؟
«انما المؤمنون الذین اذا ذکر اللّه‏ وجلت قلوبهم.»(انفال-2)
همانا مومنان کسانی هستند که هنگامی که خداوند در مقابلشان یاد می شود قلوبشان از ترس به لرزه در می آید
از اینجا مى‏ فهمم که این ایمان، ایمان واقعى نیست؛
لذا مى‏ کوشم که خود را به مرحله‏ اى برسانم که قدرى از آثار جمال و عظمت حق را در قلب خود بیابم.



استدعا دارم به این آیات بیاندیشیم:

إِنَّما یَسْتَأْذِنُکَ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ ارْتابَتْ قُلُوبُهُمْ (45-توبه)
کسانى که به خدا و روز قیامت ایمان ندارند و دلهایشان را شک فرا گرفته است



ِ لا یَأْتُونَ الصَّلاةَ إِلاَّ وَ هُمْ کُسالى‏ (54- توبه)

جز با حالت کسالت (و بی میلی) به نماز نمی ایستند




ما با چه حالی نماز می خوانیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نکند این حال ما نشان از حقایقی پیرامون ما دارد که خود هم از آن غافلیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟





اوصاف نماز مومنین هم که تا دلتون بخواد در قرآن و روایات آمده


یه بار داشتم سوره ی مومنون رو میخوندم

با خودم صادقانه فکر کردم گفتم
خداوکیلی علی کدوم یکی از این نشانه ها در وجود تو هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟




اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ (1)
الَّذینَ هُمْ فی‏ صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ (2)
وَ الَّذینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ (3)
وَ الَّذینَ هُمْ لِلزَّکاةِ فاعِلُونَ (4)
وَ الَّذینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ (5)
إِلاَّ عَلى‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومینَ (6)
فَمَنِ ابْتَغى‏ وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ (7)
وَ الَّذینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ (8)
وَ الَّذینَ هُمْ عَلى‏ صَلَواتِهِمْ یُحافِظُونَ (9)
أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ (10)
الَّذینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فیها خالِدُونَ (11)



به تحقیق مؤمنان رستگار شدند (1)
آنان که در نمازشان خشوع مى‏ ورزند، (2)
و آنان که از لغو (و بیهوده) اعراض مى‏ کنند (و رویگردانند) (3)
و آنان که زکات را مى‏ پردازند، (4)
و آنان که شرمگاه خود را نگه مى‏ دارند، (5)
جز بر همسران یا کنیزان خویش، که در نزدیکى با آنان مورد ملامت قرار نمى‏ گیرند (6)
و کسانى که غیر از این دو بجویند از حد خویش تجاوز کرده‏اند. (7)
و آنان که امانتها و پیمانهاى خود مراعات مى‏ کنند، (8)
و آنان که بر نمازهاى خود مواظبند، (9)
همانان اینان وارثانند (10)
که فردوس را که همواره در آن جاویدانند به میراث مى‏ برند. (11)

نشانه های علم نافع چیست؟

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

با توجه به اینکه این مبحث چند بار دیگر هم در دیگر جاهای تالار مطرح شده بود به نظرم رسید که به صورت یک تاپیک مجزا ارائه شود

(۱۸/خرداد/۹۰ ۱۴:۱۹)sunrise59 نوشته است:  دوستان،برای خود من یک سوال پیش اومده،ممنون می شم که با جوابهاتون بهم کمک کنید...
منظور از "علم غیر سودمند" ،چیه؟!!!

علم نافع نشانه هایی دارد
اینکه از کجا بفهمیم که یک مسئله دانستنش به سود ما هست یا نه دو بعد مهم دارد

اول اینکه به چه نیتی داریم آن را کسب می کنیم
و دوم اینکه در عمل، دانستن آن چه آثاری بر قلب و اعتقادات و رفتارمان دارد میگذارد

روایت زیر تا حد زیادی مصادیق و نشانه های علم نافع را تبیین میکند

وَ رُوِیَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام
قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلوات الله علیه و آله
مَنْ طَلَبَ الْعِلْمَ لِلَّهِ
لَمْ یُصِبْ مِنْهُ بَاباً إِلَّا ازْدَادَ بِهِ فِی نَفْسِهِ ذُلًّا
وَ فِی النَّاسِ تَوَاضُعاً
وَ لِلَّهِ خَوْفاً
وَ فِی الدِّینِ اجْتِهَاداً
وَ ذَلِکَ الَّذِی یَنْتَفِعُ بِالْعِلْمِ فَلْیَتَعَلَّمْهُ
وَ مَنْ طَلَبَ الْعِلْمَ لِلدُّنْیَا وَ الْمَنْزِلَةِ عِنْدَ النَّاسِ وَ الْحُظْوَةِ عِنْدَ السُّلْطَانِ
لَمْ یُصِبْ مِنْهُ بَاباً
إِلَّا ازْدَادَ فِی نَفْسِهِ عَظَمَةً
وَ عَلَى النَّاسِ اسْتِطَالَةً
وَ بِاللَّهِ اغْتِرَاراً
وَ مِنَ الدِّینِ جَفَاءً
فَذَلِکَ الَّذِی لَا یَنْتَفِعُ بِالْعِلْمِ فَلْیَکُفَّ وَ لْیُمْسِکْ عَنِ الْحُجَّةِ عَلَى نَفْسِهِ وَ النَّدَامَةِ وَ الْخِزْیِ یَوْمَ الْقِیَامَة
روضة الواعظین و بصیرة المتعظین (ط - القدیمة)، ج‏1، ص: 12


امیرالمومنین از رسول خداوند نقل فرمودند که رسول خدا فرمود:
هر که دانش را برای خدا بیاموزد، به هیچ بابی از آن نرسد
مگر آنکه بیش از پیش خود را حقیرتر ببیند،
با مردم متواضعتر شود،
ترسش از خدا بیشتر گردد
و در دینش کوشاتر شود.
چنین کسی از علم بهره مند می شود، پس باید آن را بیاموزد
اما کسی که دانش را برای دنیا و منزلت یافتن نزد مردم و موقعیت یافتن نزد سلطان و حاکم فراگیرد،
به هیچ بابی از آن نرسد
مگر اینکه خودبزرگ بین تر شود و بر مردم بیشتر فخر فروشی کند
و از خدا بیشتر غافل شود
و از دین بیشتر فاصله بگیرد.
چنین کسی از دانش نفع نمی برد،
بنابر این باید از تحصیل دانش خود داری کند و علیه خود، حجت و پشیمانی و رسوایی در روز قیامت فراهم نیاورد.

مدتی نیاز دارم تا ببینم نشانه های علم نافع در من هست یا نه
اگر نیست که خوب باید...

عملی که ما را از چشم امام زمان می اندازد!!!!


بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

سوالی در عنوان این تاپیک مطرح شده است:

چرا خداوند و امام زمان و اولیاء خدا به ما توجه ویژه ای ندارند؟


این سوال الزاماً یک جواب ندارد

اما یکی از پاسخ هایش این است:

امام محمّد باقر علیه السّلام:

هر کس در خلوت، مرتکب گناه شود، خداوند به او توجه نمى‏ کند.
بحار الانوار: 46/ 258، ضمن حدیث 59.


حضرت حجت و اولیای خدا بعضی ها را خیلی تحویل میگیرند
از ایشان تفقد میکنند
اما برخی را هم خیلی تحویل نمیگرند!

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
خداوند به حق محمد و آل محمد به همه ی ما توفیق ترک معصیت عنایت کند
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم




البته منظور از عدم توجه خدا و امام زمان، غفلت آنها از ما نیست که خود ایشان هم به طور مثال در توقیع خود به شیخ مفید فرموده اند:




ما از سرپرستی و رسیدگی به امور شما کوتاهی نورزیده و یاد شما را از صفحه خاطر خویش نزدوده‎ایم؛ که اگر جز این بود، موج سختی‎ها بر شما فرود می‎آمد و دشمنان بدخواه و کینه‎توز، شما را ریشه کن می‎ساختند.



اما اصلاً منظور من این نیست!


ببینید

خداوند و اولیای خدا از سر فضل و بی استحقاق ما یک لطف و عنایت به همه ی محبان دارند!!!!


این غیر از مسئله ی تحویل گرفتن است!!!!!!!!


یکسری امور شما را از چشم خدا و امام زمان و اولیای خدا می اندازد!


منظور من از ایجاد این تاپیک توجه دادن به یکی از مهمترین این موارد است آنهم در شرایط فعلی جامعه که می شود بر طبق کلام نورانی امام باقر علیه السلام:


گناه در خلوت

و در پاسخ به این پرسش:نمی دونم درسته یا نه ، اما همه می دونیم که گناه در دید عموم بیشتر از گناه در خلوته ، خوب نمی شه گفت امام علیه السلام به کنایه گفتند که هر گناهی باعث عدم توجه الله جل جلاله می شه؟


باید بگم که:

نه مطلقاً این چنین نیست
شما کی یکی برات محرم اسرار میشه؟
وقتی بهش خیانت نکنی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
وقتی در خلوت هستیم و وسوسه ی معصیت به سراغ آدم میاد و شرایط معصیت کردن هم مهیا هست در اون وضعیت تنها چیزی که میتونه مانع بشه اینکه به خاطر خدا انسان تقوا پیشه کنه و دست بکشه
چنین کسی یعنی خدایا من خیانت نمیکنم در امر بندگی تو
من بنده ی تو هستم و نه بنده ی نفس و ابلیس

این پرهیز از گناه در خلوت یکی از مهتمرین نشانه های این است که انسان بنده ی خدا است
در جاهای دیگه که دیگرانی هم هستند خیلی وقتها ریشه ی گناه نکردن ما حفظ آبروی مقابل دیگران است و یا...
خلاصه خالص برای خدا شاید نباشد...

حالا کسی که در خلوت به راحتی گناه میکنه
این شخص مظهر بی تقوایی است

حدیثی از امام صادق علیه السلام داریم به این مضمون که:
بی شک خداوند تو را میبیند، پس اگر معتقدی که خدا تو را نمیبیند حقیقتاً کافر شده ای اما اگر معتقدی که خدا تو را می بیند و آن کار دیگر در خلوت می کنی به تحقیق خدا را از هر بیننده ای پست تر دانسته ای

این خیلی بد است...!!!!! اینها همه توهین به امام زمان است

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

در کتابی خواندم:

این خیلی بد است که ما به عنوان منتظر هر وقت به یاد امام زمان می افتیم، آهی بکشیم و بگوییم: ((ای کاش آقا بیاید)) و بعد دوباره به زندگی پر اشتباه خود برگردیم.




برخی اوقات می بینیم نوشته هایی از این دست که:

آقا جان پس چرا نمی آیی
سوختم از فراقت
چرا نمی آیی
این جمعه هم نیامدی، چرا ظهور نمی کنی

اینها همه توهین به حضرت است!
حضرت بیش از 1200 سال هست که همانجایی هستند که باید باشند و منتظر کسانی که متناسب با ادعای خود مرد عمل باشند و بیایند بر سر قرارشان با حضرت
اما کو مرد عمل؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


این که عده ای می گویند آقا جان از فراق شما سوختم هم سخنی معمولاً گزافه و پوچ است
این ما هستیم که با اعمال خود دل حضرت را می سوزانیم
اساساً مهمترین مانع غیبت اعمال شیعیان است! بنابر سخن خود حضرت حجت:
اگرشیعیان ما که خداوند آنها را به اطاعت و بندگی خویش موفق بدارد در وفای به عهد و پیمان الهی، اتحاد و اتفاق میداشتند و عهد و پیمان را محترم میشمردند، سعادتِ دیدار ما به تأخیر نمی افتاد و هر آینه به سعادت دیدار ما نائل می شدند.

اگر کسی مدعی سوختن از فراق حضرت را دارد و عملی میکند مخالف رضای خدا و احیاناً بر انجام آن عمل مخالف رضای خدا اصرار هم دارد(که رضای حضرت حجت هم فانی در رضای حضرت حق است) این شخص در ادعای سوختن قلبش از فراق حضرت دروغگویی بیش نیست!


این که گفته می شود بعضاً آقا این جمعه هم نیامدی پس چرا ظهور نمیکنی؟
علت مشخص است

چون ما غایب هستیم در آنجایی که باید ظهور داشته باشیم و ظهور داریم در آنجایی که باید غایب باشیم




وَ کانُوا یُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظیمِ (46-واقعه)
و آنها بر ارتکاب گناهان بزرگ اصرار می ورزدیدند


فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ (26-تکویر)
پس به کجا می روید؟








گویا یک سوال دو گزینه مطرح کرده اند
کدام گزینه را انتخاب میکنیم؟؟؟؟؟؟

گزینه ی 1: لحظاتی چشیدن لذت گناه
گزینه ی 2: آماده شدن برای بودن در رکاب یوسف زهرا

راهنمایی: أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ. وَأَنْ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ(60 و 61 یاسین)



خطاب به اعضای گردانها!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

بیان حقیقت منافاتی با اتحاد فرق اسلامی ندارد!

بسم الله الرحمن الرحیم

مطالب بیان شده در ذیل قسمتی از کتاب لولا فاطمه ی آیت الله محمد علی گرامی است:
http://ketaab.iec-md.org/FAATEMEH_ZAHRAA...mi_04.html

بیان حقیقت منافاتى با اتحاد فرق اسلامى ندارد!

گاهى گفته مى‏ شود اساسا نباید مسئله خلافت پس از پیامبر صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله و چیزهائى از این قبیل، در جامعه کنونى مطرح شود زیرا این‏ها موجب اختلاف فرق اسلامى خواهد شد
و استدلال به کریمه قرآن «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا»(72) مى‏نمایند
معمولاً هم در این گونه موارد مى‏گویند: دشمن پشت دروازه است، هر گونه بیان مطلبى که مضر به رفاقت گروهها مى‏باشد همکارى با استکبار جهانى است و... و از این قبیل حرفها.
لکن باید توجه نمود که بیان حقیقت دین و مذهب، بیان فطرت است. اختلاف از ناحیه کسانى است که بر خلاف فطرت و حقیقت دین کار مى‏کنند، ... بیان حق و حق‏طلبى هرگز مصداق اختلاف افکنى (مذموم) نیست. این بیان عینا همانند آن است که کسى مال یا ناموس دیگرى را برباید و چون مظلوم فریاد کند، بگویند ساکت شو که اختلاف مى‏شود!


آیات قرآنى و روایات مذهبى با تعبیرات گوناگون وارد شده است که هر یک مربوط به جایى وناظر به موردى است. قرآن همان طور که منادى وحدت و ضد تفرقه است. دعوت داعیان الهى را بهترین سخن مى‏داند:
«و من أحسن قولاً ممّن دعا إلى الله و عمل صالحا و قال إنّنی من المسلمین؛
چه کسى خوش سخن‏تر از آن که دعوت به خدا کند و عمل شایسته نماید و بگوید که من از مسلمانان هستم.»(73)
دعوت همه انبیاء موجب اختلاف در جامعه شده، عدّه‏اى مؤمن به برنامه پیامبران و عده‏اى کافر شدند و درگیرى‏هاى شدیدى بین آن دو گروه پیدا شده است.

قرآن مى‏فرماید:
« کان الناس أمّة واحدة فبعث اللّه النبیّن مبشّرین و منذرین...؛
مردم همه یک پارچه بودند خداوند پیامبران را براى تبشیر و انذار فرستاد و کتاب را به حق همراهشان کرد تا بین مردم در موضوع اختلافشان حکم کند و در آن اختلاف نکردند مگر کسانى که کتاب را دریافت کرده، پس از آن که دلائل روشن به آنان رسیده بود، از سر ظلم...»(74)

پس مردم پیش از نزول کتب و ارسال رسل یک پارچه بودند یعنى اختلاف مذهبى نداشتند زیرا مذهبى و کتابى نبود...، لیکن اگر انبیاء نبودند همه در گمراهى و ضد ارزش و خلافت فطرت بودند، با آمدن انبیاء اگر همه اصلاح نشدند اقلاً عده‏اى نجات یافتند، دعوتى که براى نجات غریق باشد اختلاف افکنى نیست. اختلاف را آنها مى‏افکنند که ستم مى‏کنند، انحصارطلبى مى‏کنند، حق دیگران را مى‏برند، ادّعاى ناحق مى‏کنند، غصب حکومت و مقام مى‏کنند. آن گاه اگر کسى بگوید شما شایسته نیستید مى‏گویند اختلاف نیفکنید، در حقیقت این مطللب را چماقى براى استثمار و استعباد مردم مى‏کنند.

آیات قرآنى همه جا از دعوت پیامبر و اصرار و پافشارى مرز میان مؤمنین و کفّار سخن مى‏گوید:
«قل یا أیها الکافرون لا أعبد ما تعبدون و لا أنتم عابدون ما أعبد...»(75)
و هرگز قرآن و پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله اختلاف افکن نمى‏شوند.

آیه «واعتصموا بحبل اللّه» نیز مربوط به «وحدت اجتماعى» به معنائى که امروزه گفته مى‏شود نیست،
صریح آیه این است که حبل الله، ریسمان الهى، را محور قرار دهید و همه به آن چنگ بزنید
نه این که به هر صورت و با هر ترفند سعى کنید یکپارچه باشید.

اساسا منظور از «حبل الله»، اجتماع یک جامعه نیست که آن یک امر اعتبارى است بلکه منظور یک امر حقیقى تکوینى است،

در روایات هم آمده که منظور از «حبل الله» ریسمان ولایت على علیه‏السلام و امامان پس از او مى‏باشد


همانچه که در دعاى ندبه هم مى‏خوانیم: «و حبل الله المتین و صراطه المستقیم؛ على علیه‏السلام پس از پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ریسمان محکم الهى و صراط مستقیم او بود»

روایت ابن یزید از امام کاظم علیه‏السلام و جابر از امام باقر علیه‏السلام را ببینید:
«على بن ابى طالب حبل الله المتین است» و «آل محمد حبل الله است که خداوند دستور به تمسک به آن داده است».

در تفسیر على بن ابراهیم هم آمده: «منظور توحید و ولایت است».

در روایت معانى الاخبار صدوق آمده است: حبل الله قرآن است، امام و قرآن از هم جدا نیستند، قرآن به امام هدایت مى‏کند و امام به قرآن»(76)


نکته دیگرى که لازم است مورد توجّه قرار گیرد این است که بحث علمى وتحقیق تاریخ، وحدت را بر هم نمى‏زند بلکه نوع برخورد و درگیرى جدال و مراء و تعصّب است که به ناراحتى و جدائى مى‏انجامد وگرنه حتى بحث‏هاى مربوط به اصل توحید میان مسلم و کافر، اگر انسانى و بدون عصبیّت انجام شود هیچ گونه منافاتى با رفاقت و همزیستى مسالمت‏آمیز ندارد. خود من شخصا احیانا با برخى افراد غیر معتقد به اصل اسلام بحث داشته‏ام و او مى‏گفت مى‏ترسم تکفیرم کنید گفتم حرفت را بگو! توانستم روشنت مى‏کنم، نتوانستم روابط انسانى هست.

به روایات احتجاجات ائمه علیهم‏السلام و دستوراتى که درباره مناظره با اهل تسنن داده‏اند رجوع کنید و به خصوص دو جلد کتاب مرحوم طبرسى را به دقت ملاحظه فرمایید که هرگز اهل بیت علیهم‏السلام به بهانه وحدت و مانند آن، کتمان حقایق نکرده‏اند.

مى‏گویند: «زمان فرق مى‏کند، اکنون در برابر قدرت استکبارى آمریکا و مانند آن هستیم،...»

مگر در زمان اهل بیت جنگ‏هاى برون مرزى در جریان نبود، مگر سپاه اسلام درگیر جنگ‏هاى مهم با یهود و مسیحیّت نبود؟!


به این جمله حضرت صادق علیه‏السلام اکتفا مى‏کنم که به محمد بن نعمان فرمود دقت کنید:
«خاصموهم و بیّنوا لهم الهدى الذی أنتم علیه و بیّنوا لهم ضلالهم و باهلوهم فی علی علیه‏السلام ؛
با آن‏ها بحث و جدال کنید و راه هدایتى که دارید نشانشان بدهید و گمراهیشان را برایشان روشن کنید و در مورد على علیه‏السلام با آن‏ها مباهله نمایید.»(77)


(72) - آل عمران /103.
(73) - فصلّت /33.
(74) - بقره، 213.
(75) - به این مناسبت باید عرض کنم بیان مسائل اجتماعى و اخلاقى اسلام نیز اجتهاد و تخصص مى‏خواهد، روایات، اطلاق و تقیید و عموم وخصوص و... دارند، هم دعوت به صبر داریم هم دعوت به جهاد، هم اصرار بر کسب و کار داریم و هم مذمّت جمع ثروت (به حسب ظاهر برخى ادلّه)... این مجتهد است که باید موارد آن‏ها را تشخیص دهد. در قدیم حتى سخنرانیهاى مجالس عمومى نیز در اختیار مجتهدان بود و اینک...
(76) - به تفسیر برهان و نور الثقلین در ذیل آیه 103 آل عمران رجوع فرمایید.
(77)- الفصول المختارة، تألیف سید مرتضى، ص 284.

در چه حالیم؟؟؟!


فلک غلامی حافظ کنون بطوع کند

که التجا بدر دولت شما آورد




یا صاحب الزمان ادرکنا

در محضر استاد...


بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

استادِ استاد ما میگن:

نقل قول:هیچ کس نمی تواند خود را از مکر شیطان در امان ببیند.(1)
خداوند به آن ملعون تمکن و مهلت داده (2) و در مجاری خون انسان جاری است(3).
اگر کسی خود را از کید شیطان در امان دید(4) دلیل بر آن است که فریب او را خورده و بر طریق حق نیست. و این خود علامت دوری انسان است.

(1)در فرمایشات خداى تعالى به حضرت موسى علیه السّلام فرماید:
ما دمت لا ترى الشّیطان میّتا فلا تأمن مکره:
مادامى که علم پیدا نکردى که شیطان مرده است، پس ایمن مباش از مکر او.
تفسیر اثنا عشری، ج‏13، ص: 110


(2)قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلى‏ یَوْمِ یُبْعَثُونَ (36) قالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ (37) إِلى‏ یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ (38-حجر)
(گفت (شیطان) پروردگارا حال که من رانده شدم و مشمول لعن تو تا قیامت شدم، پس مرا مهلت ده و نمیران تا روزى که بنده‏ گان برانگیخته می شوند خداوند فرمود، پس محققا تو از مهلت دهندگان هستى تا روز معین و وقت معلوم)

(3) رسول خدا (صلوات الله علیه و آله) فرمود: شیطان در بنى آدم مانند خون است که در همه جاى بدن جریان دارد
ترجمه تفسیر المیزان، ج‏8، ص: 77

(4) رسول خدا (صلوات الله علیه و آله): روزی شیطان در جلوی موسی (علیه السلام) ممثل شد پس موسی (علیه السلام) به شیطان گفت:
کدام گناهست که چون فرزند آدم مرتکب آن می شود تو بر او مسلط می شوی
شیطان گفت: وقتی که از خود راضی باشد و عملهای خیر خود را بسیار شمارد و گناهانش در چشم او اندک نماید.
عین الحیوة صفحه 182



و نشانه ی این که چه کسی به درد ما میخورد برای مجالست و همنشینی را هم اینجا بیان کرده اند:

نقل قول:کیمیای حقیقی کسی دارد که وقتی با او مجالست کردی تو را به یاد خدا بیاندازد(1) ، متذکر خدا کند، خوف خداوند و عظمت او در دلت زیاد شود، دنیا در نظرت بی ارزش گردد، بفهمی که برای چه به این دنیا آمده ای و خداوند از تو چه می خواهد(2).
اگر کسی اینها را داشت او اکسیر حقیقی دارد[/b].

(1)ابن المبارک، ابن ابى شیبه، ابن جریر، ابو الشیخ، ابن مردویه، از سعید بن جبیر از رسول خدا (صلوات الله علیه و آله) روایت کرده‏ اند که در تفسیر جمله" أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ" فرموده:
اولیاى خدا کسانى هستند که مردم با دیدن آنان به یاد خدا مى‏ افتند.
ترجمه المیزان، ج‏10، ص: 144

(2)
حضرت امیرالمومنین علی(علیه السلام)می‏فرمایند:
« رحم اللَّه امرء علم من أین و فی أین و إلى أین‏»
(خداوند رحمت‏ کند کسی را که بداند از کجا آمده و اکنون کجاست و به کجا می‏رود.)
الوافی، ج‏1، ص: 117

سخنی با منتظران حضرتش...

بسم الله الرحمن الرحیم
قلب به هر چیزی که تعلق داشت از فقدانش مضطرب می شود و تا آن را نیابد آرام نمی یابد
کیف پولم را گم کردم
آرامشم از دست رفت
کلی پول و مدرک و...
هر جا که میشد را مضطربانه گشتم و به هر کسی که فکر میکردم بتواند به من کمک کند رو زدم
وقتی که یافتمش
...
کسی گویا میگفت

گویا امامت را هم گم کرده ای
آیا لحظه ای مضطرب شده ای؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آیا قرار از کف داده ای؟
آیا برای یافتنش تکانی خورده ای؟؟؟؟
و تو خود میدانی که حداقل نشان تکان خوردن برای یافتنش ترک معصیت است

و بزرگی می گفت اولین قدم در راه آدم شدن ترک معصیت است!

وَ کانُوا یُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظیمِ (46-واقعه)
و آنها بر ارتکاب گناهان بزرگ اصرار می ورزدیدند

فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ (26-تکویر)
پس به کجا می روید؟

و کسی هست که بیش از 1200 سال است ندا در داده است که

هل من ناصر ینصرنی؟
و همچنان از شیعیان مریخ هم خبری نیست که مقدمات ظهورش را آماده کنند...

شیعیان مریخ پس چرا نمی آیید
شیعیان زمین که مشغولند به مسئله ی گرانیها
به مسئله ی کنکور ها
به مسئله ی ازدواج ها
به مسئله ی اشتغال ها
به مسئله ی...
کسی گویا چندان وفت ندارد برای مولایش...


خدایا ما که به خودمان رحم نمی کنیم
شما مانند همیشه و بیش از پیش به ما رحم کنید از سر فضل و کَرِم خود که گرچه ما استحقاق اکرام شما را نداریم اما تو آن خدایی هستی که بی استحقاق می بخشی!


علی 110 صادقانه و از صمیم قلب اعضای گرانقدر گردانها را دعا میکند و از خداوند توفیقات روز افزونشان را در عرصه ی بندگی خواهان است
و شدیداً ملتمس دعا است

و بزرگی میگفت:

نقل قول:اگر بنده ای که بالذات فقیر و بالعرض محتاج است، به بنده ی دیگری مثل خود رحم کند،
خدای متعال که غنیِ بالذات و کریم و جواد است به هر دوی آنها رحم خواهد کرد.

خداوند به حضرت موسی(علیه السلام) فرمود:
با زبانی که گناه نکرده ای مرا بخوان تا اجابت کنم!

موسی عرض کرد:

پروردگارا آن زبان را از کجا بیاورم؟!

فرمود:

تو با زبان دیگران گناه نکردی ، به دیگران بگو برایت دعا کنند.
الجواهر السنیه که کلیات حدیث قدسی است در باب هفتم ص ۱۴۶


خلاصه ی کلام

رفقا و بزرگواران
این حقیر فقیر سراپا تقصیر التماس دعای فراوان دارم که برایم دعا کنید که خداوند تعلق تمام قلبم را 6 دانگ به نام خودش و ولی خودش بزند
برای شما هم حقیر همین دعا را خواهم کرد

که تا حقیقتاً این حب و محبت سطحی و خفیف من که اثرش این غفلت عظیم و بی دردی از گم کردن و بی خبری از امامم هست تبدیل به مقداری حب حقیقی و عمیق و ریشه دار شود که وصف حالم اندکی شبیه شود به کسی که در دعای ندبه این گونه وصف شده است:

عَزیزٌ عَلَىَّ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَلا تُرى،
وَلا أَسْمَعُ لَکَ حَسیساً وَلا نَجْوى،
عَزیزٌ عَلَىَّ أَنْ تُحیطَ بِکَ دُونَىِ الْبَلْوى،

بسیار سخت است بر من که خلق را همه ببینم و ترا نبینم
و هیچ از تو صدایى حتى آهسته هم بگوش من نرسد.

بسیار سخت است بر من بواسطه فراق تو؛

و اینکه تو به تنهایی گرفتار باشی




عَزیزٌ عَلَىَّ أَنْ أَبْکِیَکَ وَ یَخْذُلَکَ الْوَرى
عَزیزٌ عَلَىَّ أَنْ یَجْرِىَ عَلَیْکَ دُونَهُمْ ما جَرى

سخت است بر من از تو بگویم و خلق تو را واگذارند.



سخت و مشکل است بر من که بر تو ماجرای دیگرى (غیبت ممتد) پیش آمد.

هَلْ مِنْ مُعینٍ فَأُطیلَ مَعَهُ الْعَویلَ وَالْبُکاءَ؟ هَلْ مِنْ جَزُوعٍ فَأُساعِدَ جَزَعَهُ إِذا خَلا؟ هَلْ قَذِیَتْ عَیْنٌ فَساعَدَتْها عَیْنى عَلَى الْقَذى؟
آیا کسى هست که مرا یارى کند تا بسى نالة فراق و فریاد و فغان طولانى از دل برکشم؟ کسى هست که جزع و زارى کند؟ آیا چشمى مى گرید تا چشم من هم با او مساعدت کند و زار زار بگرید؟


انصافاً وقتی در احوالات خودم دقیق میشوم (راستش دقیق شدن هم نیاز ندارد غیر دقیق هم مشهود است) در طول زندگی روزمره ی خود این احوالات را در خود نمی یابم

و این یعنی این قلب مریض است



قلبی که تعلقی به امامش ندارد آنچنان که باید!!!!


یا فاطمه ی زهرا قلب بیمار من امیدش به دوای عنایت شما دارد


سلامتی و تعجیل در فرج حضرتش صلواتی عنایت فرماید

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
و جعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدی بین یدیه و لعنت علی اعدائهم اجمعین

خدایا ما را از کسانی قرار نده که مایه ی سرافکندگی اهل بیت باشیم
خدایا ما را از کسانی قرار بده که مایه ی زینت اهل بیت باشیم
خدایا ما را از کسانی قرار ده که در دل دشمنان حضرت ترس می اندازند
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم



أَتَرانا نَحُفُّ بِکَ وَ أَنْتَ تَأُمُّ الْمَلَأَ، وَ قَدْ مَلَأْتَ الْأَرْضَ عَدْلاً؟
آیا خواهیم دید که ما به گرد تو حلقه زده و تو با سپاه تمام روى زمین را پر از عدل و داد کرده باشى؟