او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

خدایا ما را از منتظران حقیقی اش قرار ده
او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

خدایا ما را از منتظران حقیقی اش قرار ده

وفای به عهد، دین و ایمان و ظهور

بسم الله الرحمن الرحیم


قبل از شروع بحث می‌بایست مقداری درباره‌ی معنی کلمه‌ی «أصل» در زبان عربی توضیح داده شود:
«أصل» در زبان عربی این‌گونه تعریف شده است:
اصل هر چیز، پایه و قاعده‌ی آن است، اگر بنا باشد چیزی ارتفاع پیدا کند، باید بر مبنا و آن پایه ارتفاع یافته باشد.
همچنین در تعریف اصل گفته‌اند:‌
اصل هر چیز آن چیزی است که وجود آن چیز، به آن متکی و وابسته است (مثل نسبت پدر و پسر که پدر برای پسر اصل محسوب می‌شود)
حالا با این توضیح، به حدیث ذیل توجه فرمایید:
مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
اصل (ریشه و پایه‌ی) دین، ادای امانت است و وفای به عهد[1].
یعنی بدون داشتن روحیه‌ی ادای امانت و وفای به عهد، انسان نه ایمانی برایش باقی می‌ماند و نه دینی!
چنانچه رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله فرموده‌اند:
ایمان ندارد کسی که امانت‌دار نیست و دین ندارد کسی که وفای به عهد (و پیمان و قولش) ندارد[2].

مهمترین عهد و پیمانی که انسان باید به آن وفا کند، عهد و پیمانش با خدا، رسول خدا و جانشینان رسول خداست (صلوات الله علیهم اجمعین) و در مراحل بعدی عهد و پیمانش با دیگران و عهد و پیمانش با خودش نیز دارای اهمیت است و عملکردش در این خصوص نمایان‌گر وضعیت دین و ایمان شخص است.

خدا در سوره‌ی آل عمران فرموده است:
«وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ[3] * و [به خاطر بیاور] زمانى را که پروردگارت از صلب فرزندان آدم، ذرّیّه‌ی آن‌ها را برگرفت؛ و آن‌ها را بر خودشان گواه ساخت؛ [و فرمود]: «آیا من پروردگار شما نیستم»؟ گفتند: «آرى، گواهى مى‌دهیم». [خداوند چنین فرمود، مبادا] روز رستاخیز بگویید: «ما از این، غافل [و بی‌خبر] بودیم.»

از رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله، خطاب به مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل شده که مرتبط با این آیه‌ی شریفه فرموده‌اند:
یا علی،
وقتی خداوند متعال آدم را آفرید، ذریّه او را در پشت وی به صورت ذرّاتی بیرون آورد و از آن­ها پیمان گرفت که «آیا من پروردگارتان نیستم؟! همگی گفتند: بلی»
سپس آن­ها بر خودشان گواه گرفت، سپس میثاق محمّد (صلی الله علیه و آله) و میثاق تو را گرفت و چهره‌ی تو را به دیگر چهره‌ها و روح تو را به دیگر ارواح معرّفی نمود[4].

همچنین از حضرت امام موسی کاظم علیه السلام نیز در توضیح آیه‌ی شریفه‌ی:

«وَ أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کانَ مَسْؤُلًا[5] * و به عهد [خود] وفا کنید، که از عهد سؤال مى‌شود.» می‌فرمایند:
(این) عهد، همان پیمانی است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از مردم درباره‌ی مودّت ما اهل بیت و اطاعت از امیرالمؤمنین (علیه السلام) اخذ کرد که با او مخالفت نکنند و او را مقدّم بدارند و رابطه‌ی خویشاوندی‌اش را قطع نکنند، و به آن‌ها اطّلاع داد که از این امور و هم از کتاب خدا بازخواست خواهند شد[6].
همچنین در روایات متعدد بیان شده است که میثاقی که از انبیای اولو‌العزم به صورت ویژه اخذ شده، در خصوص امام زمان ارواحنا له الفداه است[7]؛ و البته در همان عالم ذر، درباره امام مهدی عج‌الله‌فرجه‌الشریف، در مراتبی نازل‌تر از انبیای اولوالعزم از همه مردم نیز میثاق گرفته شده که برخی از مردم بر این عهد و میثاق پایدار ماندند؛ چنانچه حضرت امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرمایند:
اگر قائم قیام کند، حتماً مردم او را انکار مى‌‏کنند، زیرا او به صورت جوانى برومند به سوى ایشان باز مى‌‏گردد، کسى بر عقیده خود نسبت به او پایدار نمى‌‏ماند، مگر آن کس که میثاقی که خداوند در عالم ذرّ نخستین از او درباره ایشان اخذ کرده را ادا کرده باشد[8].
این پیمان، همان پیمانی است که امام زمان ارواحنا لتراب مقدمه الفداه،‌ ادای آن را شرط رسیدن شیعیان به فیض لقا و دیدارشان عنوان کرده‌اند و فرموده‌اند:
و اگر شیعیان ما، که خداوند بر طاعت و بندگی توفیقشان دهاد، در وفای به عَهدی که بر عُهده‌ی ایشان است، قلوبشان مجتمع و متحد می‌گشت، یُمن لقا و دیدار ما با ایشان به تأخیر نمی‌افتاد و در سعادت دیدار و مشاهده‌ی ما تعجیل واقع می‌شد[9].
استاد سید محمد مهدی میرباقری، نکاتی مهم و تأمّل‌برانگیزی مرتبط با این احادیث بیان داشته‌اند:
... یکی از نکاتی که مهم است، این است ما اگر بخواهیم در جبهه حضرت بمانیم باید آن عهدهای بزرگی که با حضرت داریم، آن قرارهای بزرگ‌مان را باید هر روز تجدید کنیم و پای آن قرارها بایستیم.
حضرت یک کار بزرگی در عالم انجام می‌دهند، از ما هم عهد گرفتند که ما در این برنامه حضرت کنار ایشان باشیم.
قول هم دادیم به حضرت، حضرت هم فرمودند شما نگران نباشید؛ اگر شما کنار من باشید من شما را به مقصد می‌رسانم. یک قول دو طرفه است...
دعای عهد را بخوانید، دعای عهد مضمون عهدهای ما با امام است؛ کسی که این دعا را می‌خواند، کسی که با این عهد همراه می‌شود، چنین شخصی می‌تواند کنار رکاب امام زمان پایداری بکند... من الان نمی‌خواهم مضمون دعای عهد را عرض بکنم؛ اما اجمالاً این (بخشی از) عهدهای ماست، آن عهدهای بزرگ:
«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِینَ إِلَیهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ وَ الْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ السَّابِقِینَ إِلَی إِرَادَتِه وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَینَ یدَیه[10] - خداوندا، مرا، از یاران و مددکاران و دفاع‌کنندگان از ایشان قرار ده و از کسانی که می‌شتابند برای برآوردن خواسته‌های ایشان و از اطاعت‌کنندگان اَوامرش و از کسانی که در راه ایشان و برای ایشان در پیشگاهش به شهادت می‌رسند.»
این‌ها عهدهای ما با امام است.
قرارهایی که در دعای عهد هست، اگر این عهدها را ما هر روز (با توجّه) مرور کنیم، این قرارهای بزرگ، در نظر ما هم بزرگ می‌شود.
یکی از برکاتی که در دعاهایی که از معصوم درباره امام زمان علیه‌السلام نقل شده، این است آدم را بزرگ می‌کند.
آدم را به آن عهدها و قرارهای بزرگش با امام آگاه می‌کند؛ آدم را سر قرار می آورد.
یک نکته مهم در همراهی امام همین است که انسان، این برنامه‌ی بزرگ امام را بفهمد تا اهداف این برنامه، جزو خواسته‌های انسان بشود و در دل انسان زمینه و انگیزه برای حرکت به سمت وفای به عهد پیدا شود.

آنهایی که سر قرارِ با سید الشهدا نرسیدند، از غافله‌ی امام حسین علیه‌السلام جا ماندند؛ حضرت کارِ بزرگ خودشان را جلو می‌برند، کار خودشان را متوقف به من و شما نمی‌کنند.
در دعاها هست (به نقل از امام رضا علیه‌السلام):
خدایا «لَا تَسْتَبْدِلْ بِنَا غَیرَنَا[11]» دین خودت را با ما یاری کن؛ ما را جزو یاوران حضرت قرار بده؛ برای ما جایگزین و تبدیل قرار مده؛
ما اگر سر قرار نیامدیم، ما را جا می‌گذارند (و دیگری جایگزین ما می‌شود).
سیدالشهداء که منتظر آمدن من و شما نمی‌ماند.
طِرِمّاح برود گندم ببرد، خب برود، حضرت منتظر نمی‌ماند، او باید حواسش را جمع کند.
آنهایی که قرارهایشان را با سیدالشهداء محکم کردند و منتظر قرارها بودند و خودشان را سر قرار رساندند، آنها برنده شدند،
آنهایی که به هر دلیلی سر قرار نیامدند، هر کدام هم یک عذری داشتند، (باختند)...
حضرت به عبیدالله حرِّ جعفی، یک آدم ظاهراَ گردنه‌بندی بوده، حضرت پیدایش کردند؛ ابتدا کسی را فرستادند سراغش بعد خودشان آمدند و فرمودند:
«تو خیلی سابقه‌ات نگران کننده است بیا طرف ما، نمی‌خواهی توبه کنی؟»
به حضرت گفت: «آقا من امید به پیروزی شما ندارم من از کوفه که بیرون می‌آمدم آنقدر لشکر دیدم اکثرشان علیه شما بودند. با حضور من کاری پیش نمی‌رود اگر امید بود که نصرتم اثری داشته باشد برای شما می‌آمدم ولی مطمئنم فایده ندارد.»
ببینید چه اشتباه بزرگی است.
حضرت چه احتیاجی به کمک تو دارد؟!
حضرت آمده دست تو را بگیرد. دارند به تو می‌گویند، تو وضعَت خوب نیست، نمی‌خواهید بیایید پیش ما اصلاحت کنیم؟!
تو می‌گویی: آقا من امید به پیروزی شما ندارم!
مگر حضرت می‌خواهد با استفاده از تو و امثال تو پیروزی به دست بیاورد.
«وَ مَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِنْدِ اللَّه[12] * هیچ نصرت و پیروزی‌ای نیست، مگر از ناحیه‌ی خداوند»
خدای متعال می‌فرماید، پیروزی از طرف خداست، ما این پنج هزار ملک هم که فرستادیم، خواستیم در ظاهر نیز دل شما خوش بشود، و الا پیروزی، تنها از ناحیه‌ی خود خداست.

این که این‌قدر روی خلف وعده تأکید شده، در آیات و روایات می‌فرمایند: مؤمن خلف وعد نمی‌کند؛ چون اگر آدم خلف وعده کرد، زیر وعده‌هایش با خدا هم می‌زند، وعده‌های مهمش را هم زیر پا می‌گذارد.
و این‌ خلف وعده‌ها باعث می‌شود تا انسان، سر قرارش با امامش نیز نایستد!
کسی که عادت کرد در وعده‌های کوچک تخلف کند، یک وقتی یک وعده و قراری هم با امام زمان بگذارد، آنجا هم تخلف می‌کند[13].



[1]  أَصْلُ اَلدِّینِ أَدَاءُ اَلْأَمَانَةِ وَ اَلْوَفَاءُ بِالْعُهُودِ. (غرر الحکم (تمیمی آمدی): ج۱، ص۹۴)

[2]  لاَ إِیمَانَ لِمَنْ لاَ أَمَانَةَ لَهُ وَ لاَ دِینَ لِمَنْ لاَ عَهْدَ لَهُ. (جعفریات (ابن اشعث کوفی): ج۱، ص۳۶)

[3]  آل‌عمران:172

[4]  یَا عَلِیُّ لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ تَعَالَی آدَمَ (علیه السلام) أَخْرَجَ ذُرِّیَّتَهُ عَنْ ظَهْرِهِ مِثْلَ الذَّرِّ فَأَخَذَ مِیثَاقَهُمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلی فَأَشْهَدَهُمْ عَلَی أَنْفُسِهِمْ فَأَخَذَ مِیثَاقَ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ مِیثَاقَکَ فَعَرَّفَ وَجْهَکَ الْوُجُوهَ وَ رُوحَکَ الْأَرْوَاحَ. (المناقب (ابن شهر آشوب): ج۲، ص۲۴۸ با اندکی تفاوت: الکافی (ثقة الاسلام کلینی): ج۲، ص۸)

[5]  اسراء:34

[6]  الْعَهْدُ مَا أَخَذَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله عَلَی النَّاسِ فِی مَوَدَّتِنَا وَ طَاعَهًِْ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ علیه السلام أَنْ لَا یُخَالِفُوهُ وَ لَا یَتَقَدَّمُوهُ وَ لَا یَقْطَعُوا رَحِمَهُ وَ أَعْلَمَهُمْ أَنَّهُمْ مَسْئُولُونَ عَنْهُ وَ عَنْ کِتَابِ اللَّهِ عزّوجَلَّ. (الیقین (سید بن طاووس): ص۲۹۶)

[7]  حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام: ...فَثَبَتَتِ‏ الْعَزِیمَةُ لِهَؤُلَاءِ الْخَمْسَةِ فِی الْمَهْدِی..‏. (الکافی (ثقة السلام کلینی): ج2، ص8)

[8]  لَوْ قَدْ قَامَ القائِمُ لأنکَرَهُ النّاسُ، لأنَّهُ یَرْجِعُ إلیْهِمْ شابّاً مُوَفَّقاً، لا یَثْبُتُ علَیْهِ إلاّ مَنْ قَدْ أَخَذَ اللهُ میثاقَهُ فی الذَّرِّ الأوَّلِ. (الغیبة (نعمانی): ج۱، ص۱۸۸)

[9]  وَ لَوْ أَنَّ أَشْیَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اَللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اِجْتِمَاعٍ مِنَ اَلْقُلُوبِ فِی اَلْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ اَلْیُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ اَلسَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا. (احتجاج (طبرسی): ج۲، ص۴۹۸)

[10]  مصباح الزائر (سید بن طاووس): ج۱، ص۴۵۵

[11]  مصباح المجتهد (شیخ طوسی): ج۱، ص۴۰۹

[12]  آل عمران، 126

[13]  بخش‌هایی از سخنرانی شب دوم محرم، به تاریخ اول شهریورماه سال 1399، در حرم مطهّر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها (به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی آیت الله سید محمدمهدی میرباقری)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد