او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

خدایا ما را از منتظران حقیقی اش قرار ده
او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

خدایا ما را از منتظران حقیقی اش قرار ده

اگر منتظران نخوانند شاید ضرر کنند (شماره ی یک)

بسم الله الرحمن الرحیم
در این تاپیک ابتدا شروع میکنم به بیان سخنانی ارزشمند از جناب آیت الله بهجت در باب امام زمان علیه السلام.
منبع کتاب
امام زمان در کلام آیت الله بهجت هست که در سفری که به قم داشتم خیلی اتفاقی به دستم رسید (البته اتفاق نداریم در جهان بینی توحیدی Wink ) خلاصه برید این کتاب بسیار مختصر اما بسیار مفید رو بخرید. 1200 تومن هست، 98 صفحه ، ناشرش هم بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود هست، گرداوری و تنظیم هم از محمد تقی امیدیان
از اینا که بگذرم برم سر اصل مطلب
جان من دل بدهید به این مواردی که انتخاب کردم و تقدیم میکنم،
یا امام زمان اگه خیر بچه های منتظر در این هست، به این تاپیک خودتون برکت بدید
راستی اونهایی که داخل {} هست افاضات فیوضات حقیر فقیر سراپا تقصیر است
1- یکی از شاگردان حضرت استاد نقل می کند:
گاهی حضرت آقای بهجت به عنوان طعن و طنز میگفتند:
بله ماها دنبال یک چیزی می گردیم برای تکاملمان که نه خدا گفته باشد نه پیغمبر و نه امام.
ما دنبال یک همچین چیزی میگردیم و خیال می کنیم راه سعادت یک چیزی است که نه خدا گفته نه پیغمبر نه امام. در صورتی که قاعدتاً آنچه آنها بیشتر گفته اند و بیشتر تأکید کرده اند آن موجب سعادت ماست چطور ممکن است که چیزی تأثیر در سعادت انسان داشته باشد و آنها از آن غفلت کرده باشند و نگفته باشند و واگذار کرده باشند و به اینکه یک پیری مرشدی قطبی بیاید بیان کند؟ آیا ممکن است همچین چیزی؟!
و یا ممکن است چیزیهایی را که تأکید کرده اند چندان اهمیتی نداشته و آنچه مهم بوده یک چیزهایی است که در کتاب و سنت خیلی کم درباره شان گفتگو شده باشد؟! اینها معقول نیست!!
{ما خودمون رو کشتیم که رفقا یک عنایتی به این تاپیک توصیه های مؤکد امام زمان کنید (بماند حالا که خود حقیر فقیر سراپاتقصیر هم گوش ندادم به این توصیه های مؤکد Big Grin Huh Confused Dodgy Sad )، اومدند به ما گفتند شما دارید ترویج منتظرایی رو میکنید که گوشه گیرند و فعالیت اجتماعی ندارند و...
بَم بَم جان، من که نگفتم اون فعالیت ها تعطیل! من گفتم ، کلام ، کلام امام زمان است، برای اینکه با امام زمان سنخیت پیدا کرد و اصلاً در حریم ولایت ویژه ی ایشان وارد شد باید با ایشان سنخیت پیدا کرد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سنخیت پیدا کردن با امام و ولی اعظم خدا نیاز به اطاعت دارد، نه حرکت بر طبق به اصطلاح عقل خودمان، حالا هی بیا بگو باید مستند و بسازیم و کلیپ بسازیم ، همایش بگذاریم بیدار کنیم همه رو و... من که نگفتم نکنیم ، من میگم مگه ما خودمون الان بیداریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
که بخوایم دیگرانی را بیدار کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مگه اعتقادات و اعمال خودمون سنخیت با اعتقادات و اعمال اماممان پیدا کرده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
که بتوانیم مجرای جاری شدن ولایت ایشان بشویم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
برای اینکه مجرای جاری شدن ولایت شویم باید طهارت ظاهری و باطنی پیدا کنیم ، برای طهارت ظاهری و باطنی باید مطیع فرامین ایشان باشیم، مقدار اهمیت به یک مسئله را از کلام معصوم بگیریم نه از عقل ناقص خودمون یا عقل ناقص فلان کس}
امام صادق علی السلام در تفسیر آیة الکرسی

:
الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النّور
[/i]می فرمایند: یعنی
مِن ظُلُماتِ الذُّنُوب إلی نُّور التّوبةِ و المَغفِرَةِ لِوَلایَتِهِم کُلِّ أمامٍ عادلٍ مِنَ الله.
یعنی:
(الکافی ج1 ص 376 ح3)
{پر واضح است که ادعای پذیرش ولایت هم بدون اطاعت... }
 بیرون بردن از تاریکی های گناه به سوی نور توبه و آمررزش آنگاه که پیشوایی عادل و منصوب از سوی خداوند را به رهبری می پذیرند.
امام صادق (علیه السلام) : و هرکه دوست دارد که بداند خدا او را دوست دارد باید به اطاعت خدا عمل کند و از ما پیروی کند ، آیا نشنیده اید گفتار خدای عزوجل را که به پیامبرش (صلوات الله علیه) فرماید : (( بگو اگر خدا را دوست دارید مرا پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد و گناهان شما را بیامرزد ، )) ( سوره آل عمران آیه 31 )
روضة الکافی جلد 1 صفحه 20

توهمی به نام فوتبال

بسم الله الرحمن الرحیم
ربّ اشرح لی صدری ویسّر لی أمری واحْلُل عقدهً من لسانی یفقهوا قولی.(طه: 25)
سلام رفقا وقتی آدم نگاه به عنوان بخش پروژه های آخرالزمانی شیطان می افته نه که خیلی اسمش دهن پر کن هست ذهنش میره سراغ یه مطالب خفن و پیچیده اما:
کلامی اندر باب ورزش حرفه ای
مصداق و تجلی لعب (بازی و بازیچه)
1- فوتبال حرفه ای
(دیروز ۲۰:۳۱)
علی 110 نوشته است:
(دیروز ۲۰:۲۲)
نوشته است: ولی اگر جام جهانی و المپیک با هزینه معقول برگزار بشه اونم فقط برای ترویج ورزش 100% امر خوبی تلقی میشه

خوب اینجاست که میگم ما هنوز به عمق پروژه ی عظیم و پیچیده ی شیطان واقف نشدیم و خودمان هم گرفتار آن هستیم میرسیم!!!!!

امر خوب تلقی میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
میشه بگی چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این همان جایی هست که به نظر من ما فکر میکنیم خوب است اما ممکن است بی اندازه بد و مضر و منکر باشد

اما باید دید استدلال من چیست برای این نظرم و بعد هم شما در رد یا تأیید نظر من نظر دهید!
روی سخن من فقط و فقط اینجا با موحدانی است که بدنبال حیات طیبه و جامعه قرآنی و مهدوی است و میخواهند در جهانی سازی الهی حضرت حجت نقش داشته باشند
عمیق بیاندیشید روی صحبت های من
ما یک وهم داریم و یک عقل
وهم و توهم چیزهایی هستند خالی و فاقد حقیقت و ارزش حقیقی
ارزش حقیقت امری است پایدار و غیر فانی که در سعادت ابدی انسان نقش مثبت دارد
وهم امری است باطل و فانی که از گرفتار شدن در آن شدیداً نهی شده ایم
ارزش حقیقی آن چیزی است که مورد تأیید و توصیه خداست
ارزش غیر حقیقی چیزی است که انسان در قوه ی واهمه ی خود میسازد و به آن اعتبار میدهد
حالا یک مثال میزنم از یکی از توهمی ترین ارزش هایی که بی اندازه در جاهلیت مدرن اعتبار پیدا کرده
ببینید دوستان من یک خط به عرض 5 سانتیمتر میکشم روی زمین
بعد یک جسم کروی را از یک طرفش به طرف دیگر آن قل میدهم
خوب از لحاظ حیات حقیقی این چه تأثیری در سعادت ابدی من دارد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هیچ!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
حالا عده ای به علت همین قل خوردن در زمین بازی کتک کاری میکنند ، فحش میدهند ، از یکدیگر کینه میگیرند
عده ای شبانه روزی تمام همت و فکر و ذهن و استعدادهای خود را متمرکز میکنند در طول زندگی خود که بتوانند بهتر این جسم کروی را از این خط عبور دهند (کنایه از ورزشکاران حرفه ای) عمر و استعداد و... که باید صرف اموری شود به خصوص در دوران جوانی که حیات ابدی انسان و مسیر کمال انسان طی شود در آن
عده ای بسیاری از مردم در کره ی زمین هم زمان و عمر خود را معطوف میکنند و حرص میخورند و شاد میشوند و افسرده میشوند و پول و وقت هزینه میکنند و احیاناً توهین و تمسخر میکنند و یا کینه میورزند به دیگرانی بر سر این که این جسم کروی از آن خط به عرض 5 سانت عبور کرد یا نه (کنایه از هواداران فوتبال)
خود من که این حرف ها را میزنم زمانی (جام ملتهای اروپا در سال 1996) به علت حذف ایتالیا در گروهش افسرده شدم و یا هر روز روزنامه ی ورزشی میخواندم و یک مرجع اطلاعات ورزشی بودم در محیط زندگی خودم و تا سال 2005 آپدیت هستم، یک یوونتوسی دو آتشه بودم
اینها را گفتم که فکر نکنید کسی هستم که علاقه ای هم نداشتم به این مسائل یا اطلاعات ندارم ولی تفکر عمیق در باره ی کنه و ذات این امور برای من پوچی و عبثی و بی حاصلی این امور را مکشوف کرد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بشر حقیقتاً برای پرداختن به امور بسیار عظیم تری خلق شده
اما ابلیس چنان زینت داده باطل خود را که این امر و کسانی که اطلاعات بالا در این زمینه دارند دارای جایگاه اجتماعی و ارزش اجماعی محسوب می شوند
زمان یکی از معصومین علیه السلام شخصی از مقابل ایشان عبور کرد
گفت تمام نسب ها را میشناسد
گفت این علم نیست بلکه فضل است (یعنی اضافه است) ندانستنش هم به کسی ضرر نمیرساند
مردم به معصوم گفتند که این فردی عالم است
گفت به چه عالم است
{بلکه اگر شما را از دانستن اموری که به دانستش امر شده اید باز بدارد و آنچنان شما را مشغول خود کند که باعث غفلت از آن علوم و معارف حقیقی بشوید ضد علم هم محصوب میشود و حجاب شما خواهد بود}
من 6 کتاب به دوستان معرفی میکنم
بروید ماهی گیری
ترتیب معرفی اون هم مهم است
1- جاهلیت مدرن (جمعی از نویسندگان به نظارت اسماعیل شفیعی سروستانی)
2-گزینش تکنولوژی از دریچه ی جهان بینی توحیدی ( اصغر طاهر زاده) لینک دانلود متن کتاب موجود است
3- علل تزلزل تمدن غرب ( اصغر طاهر زاده) لینک دانلود متن کتاب موجود است
4- فرهنگ مدرنیته و توهم (اصغر طاهر زاده) لینک دانلود متن کتاب موجود است
دو کتاب اول بسیار بینش دهنده است حداقل اون دوتا رو بخوانید
یعنی جاهلیت مدرن و به خصوص به خصوص کتاب ارزشمند گزینش تکنولوژی از دریچه ی جهان بینی توحیدی ( اصغر طاهر زاده) لینک دانلود متن کتاب موجود است
جان من بدبختی ما رو ببین
اسرائیل بالاترین نرخ سرانه ی مطالعه ی جهان رو داره
اونوقت خود اعضای تالار بیداری اندیشه که مثلاً دنبال بیدار شدن اندیشه هستند چه قدر در روز مطالعه میکنن؟

تازه اگر مطالعه هم بکنند چه میخوانند بیشتر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگر کسی دنبال مطالعه ی توحیدی باشه به نظر من کتابهای بسیار مهمتری از لیست بالا را حتماً باید مطالعه کنند



انشالله ادامه دارد...

قصه ی دو مدعی انتظار (علی ۱۱۰ و رفیقش)!!!!

بسم الله الرحمن الرحیم
این یک داستان واقعی است از دو نفر که پیش خودشان فکر میکردند که منتظرند علی 110 و abbas313


البته اکثر شما علی 110 را میشناسید

گاو پیشانی سفید تالار
اما قصه از چه قرار است
قصه از این قرار است که سر یک قضیه ای (گویا سربازی معاف شده) قرار شد به این جناب abbas313 شام بدهد
با هم قرار گذاشتند میدان ونک که نزدیک محل کار هر دو باشد
شب بود شاید نزدیک ساعت 8 ، همونطور که به سمت میدان تجریش قدم میزدند یکباره علی 110 چشمش افتاد به یک پسر بچه که در اون سرمای شدید گوشه خیابان فال میفروخت،
هر دو فالی از آن پسرک خریدند، علی 110 رو کرد به عباس313 و گفت:
عباس میدانی که من هر وقت این بندگان خدا را میبینم یاد چی می افتم؟
گفت: نه نمیدونم
علی 110 گفت: یاد اینکه اونی که باید باشه نیست!!!!!! یاد غیبتش
بعد همونطور که بالاتر میرفتیم خیابان ولیعصر رو رسیدیم به نمایندگی فروش محصولات مرسدس بنز
بعد دوباره علی 110 گفت: عباس میدانی اینها را هم که مبینیم یاد چی می افتم
عباس گفت : لابد باز هم یاد آقا می افتی که نیست
علی 110 گفت : آره
و بعد همانطور که با هم صحبت کردند رفتند و رفتند تارسیدند به جایی که قرار بود علی آقا شام بدهد وارد شدند و غذا را سفارش دادند غذا خوردنشان که تمام شد
شکمها که جلو آمد
لحظه ای علی 110 به فکر فرو رفت
نظری انداخت به عکسی که در تصویر مشاهده میکنید


:
نظری هم به شکم انباشته از غذایش
نگاهی هم به صورت حساب فاجعه آمیزش
رقم پرداختی برای شام دو مثلاً آدمیزاد شده بود بیش از 24000 تومن
کمی به فکر فرو رفت!
با خود گفت: آخه الاغ تو رو چه به ادعای انتظار امام زمان،
با این رقم پرداختی شامی که کوفت کردی میتونستی ده تا از همون بدبختایی که سر راه دیدی رو سیر کنی
آخه تو به چه درد حضرت حجت میخوری؟
این همه وِر وِر میکنی از صبح تا شب، بیا پای عمل و امتحان چه میکنی؟؟؟
میدانم این تاپیک برای من مثل تف سر بالا است
اما چه کنم واقعیت تلخی است که نشان میدهد من و امثال من در اون موقع امتحان چه قدر فاصله داریم
با آن چیزی که مَنِش شیعیان و یاوران حقیقی حضرت حجت است امتحان که شاخ و دُم نداره
همین وقایع و تصمیم گیری ها و عملکرد های زندگی روزمره امتحان ما است و فرق ما با امثال اون بندگان مقرب خداست که خود حضرت به ایشان سر میزدند و هیچ اهل سر صدا هم نبودند، فقط این هست که مثل یک بنده ی خدا بندگی کردند و صادق بودند
مثل این بنده ی خدا: حکایت اون آقای قفل ساز رو میگم خلاصش اینه که مردی خیلی دوست داشت امام زمان رو ببینه به هر دری زد و اینقدر پیله کرد تا بلاخره نمیدونم توی خواب یا بیداری بش گفتن که
اگه میخوای آقا رو ببینی برو فلان شهر توی بازار یه آقای قفل سازی هست آقا رو
اونجا میبینی رفت رسید دید پیرمردی هست صاحب مغازه قفل سازی یه آقا هم تشریف دارن یه
پیرزن هم اونجا به عنوان مشتری بود خواست بره جلو و عرض ادب کنه احتمالا بش فهموندن که آروم باش فقط تماشا کن پیرزن: آقای قفل ساز این قفل را از من میخری قفل ساز : خانم این قفلت کلید هم داره؟ پیرزن: نه قفل ساز : اگه کلید داشت ۹ قران قیمتش بود حالا که نداره ۸ قران یک قران هم من
منفعت میخوام ۷ قران ازت می خرم اگه راضی هستی پول روبدم پیرزن: آقا با من شوخی نکن من از اول بازار به هر کی گفتم این قفل رو ۲ قران بخره
گفتند گرونه قفل ساز : نه مادر شوخی نمیکنم قیمتش همینه که گفتم پول رو بدم؟ پیرزن: خدا اجرت بده پول روبده و بدین ساز معامله انجام شد بعد احتمالا آقا به این مضمون به اون مرد فرمودند نمیخواد دنبال این ورد و اون ورد واین
کار و اون کار برین که منو ببینین
شما اینجوری باشین من خودم می آیم پیش شما حالا ما چرا جوری نباشیم که امام زمان س پیش ما ها هم بیان ؟!؟!؟
1
پی نوشتها: *برگرفته از: محمدرضا باقی اصفهانی، عنایات حضرت مهدی(علیه السلام) به علما و طلاب، ص204-202، به نقل از: سرمایه سخن، ج1. 1 .ملاقات با امام عصر، ص268.

به نظر میرسد انسانهای مومن مشکل دارند!

سلام
جای شما خالی امروز رفتم زیارت شاهزاده عبدالعظیم حسنی (شابدوالعظیم خودمون)
زیارت ایشان در روایت داریم که مطابق زیارت حضرت امام حسین است و نشان از جایگاه ایشان است
خیلی صفا داد
در حرم چشمم به حدیث بسیار دل انگیزی از امام سجاد علیه السلام افتاد
زکاتش را اینجا می پردازم
باشد که خدا توفیق دهد به حق 14 معصوم عامل به این حدیث باشیم

امام سجاد علیه السلام:
مؤمن 5 نشانه دارد

1- در خلوتگاه، عفیف و پاکدامن است!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
2- در هنگام مصیبت صبور است
3- در هنگام غضب و خشم ، حلیم و بردبار است!!!
4- در هنگام تنگدستی صدقه می دهدSmile (این تیکه اش خیلی باحاله ها)
5- حتی اگر خوف ضرر رسیدن هم باشد باز هم راستگو است!!!!!!
میزان الحکمه ، حکمت 1472

خودمونیم، از نظر آدم های امروزی مومن ها آدمهای مشکلداری هستند
اولاً در به اصطلاح روانشناسی امروز میگن راهی برای تخلیه خشم خود پیدا کنید
مثلاً برید یه جا تا میتونید داد بزنید، یا بعضی جاها یه اتاقی درست کردند آدمهای عصبی میرن پول میدن تا میتونن میشکنن وسایل و تخلیه میکنن
این راه حل علم روانشناس مدرن است که حضرت امام و آیت الله بهائ الدینی میگفتند روانشناسی غرب ، حیوان شناسی است!!!!!

دوماً ، معمول است که آدم های امروزی برای هر چیز کوچیک و بزرگی شاکیانه نق میزنند ، مصیبت که بهشون برسد که دیگه....

سوماً در خلوتگاه معمولاً....
پنجماً اگه کسی اوضاع مالیش خراب بشه بگن به یه بدبخت کمک کن میگن من که خودم هزارتا مشکل دارم چه جوری کمک کنم، اوضام اگه خوب بشه حالا ببینم چی میشه!!!

چهارماً آدمای امروزی معمولاً حتی برای شوخی و خنده هم دروغ میگن وای به مواقعی که راستگویی براشون ایجاد ضرر هم بکنه

پس در دستگاه تحلیل مادی و سکولار (که در بین من و امثال من که داعیه ایمان هم داریم زیاد دیده میشه این دستگاه تحلیل در عمل در زندگی روز مره ی ما) آدمهای مؤمن موجوداتی هستند که از لحاظ عقلی...
خدا از این بی عقلیا به ما بده!
یا علی
و صد البته در محرم و صفر
یا حسین

اینها حقیقتاْ برایم درسهای بزرگی هستند!!!!

13 حکمت بی اندازه ناب از رسول الله و مولا علی
گزیده ای از صفحات 43 تا 47 کتاب ارزشمند نصایح




بهترین هدایتها، آن است که به مرحله‏ى عمل درآید.
کامل کردن کار نیک، از شروع آن بالاتر است.
هیچ عبادتى چون سجده نهانى موجب تقرب به خدا نیست.

به خدا توکل کن، کفایتت مى‏کند.
کسالت و بى‏حالى در نماز از ضعف ایمان است.

تند مزاجى، مرد را به هلاکت مى‏دهد.
از خدا بترس، از دیگران در امان باش.

ذلت انسان در طمع است.
روزى خود به دنبال تو مى‏دود، آسوده باش.

در حفظ (علوم) بکوش نه در جمع کتاب.
سخت دلى از سیرى است.

مالى که اندک و بقدر کفایت باشد، بهتر از آن است که، زیاد و موجب غفلت باشد.

دعایم کنید

آیه ی قرآنی که مختص یاران رجعتی امام زمان است!!!

سلام
در اینجا به مرور مطالبی بسیار ارزشمند اعتقادی بیان خواهد شد به امید خدا  

بعضى از مردگان هم براى یارى قائم زنده میشوند:
 و نیز کلینى در کتاب «کافى» از ابو بصیر از امام ششم علیه السّلام روایت میکند که
به آن حضرت عرضکردم: معنى آیه شریفه چیست:
وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمانِهِمْ لا یَبْعَثُ اللَّهُ مَنْ یَمُوتُ، بَلى‏ وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ
" با اصرار زیاد بخداوند قسم خوردند که خداوند مرده را زنده نمى‏گرداند. ولى خداوند مرده را زنده مى‏کند این وعده راست خدا است ولى اکثر مردم نمى‏دانند." (۳۸-نحل)
حضرت فرمود: اى ابو بصیر! در باره این آیه چه عقیده دارى؟
عرضکردم آنچه من میدانم اینست که مشرکین عقیده داشتند و براى پیغمبر قسم میخوردند که خداوند مردگان را زنده نمى‏گرداند.
حضرت فرمود: اف بر کسى که این عقیده را دارد.{اف بر کسانی که این عقیده را دارند ، یعنی این برداشت از آیه برداشت غلطی است!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!}
حضرت فرمود: از آنها سؤال کن آنها بخداوند یگانه سوگند میخوردند یا به «لات» و «عزى»؟ {اینجا اثبات کردند که این اعتقاد در مورد این آیه غلط است چون در آیه ذکر شده که آنها به خدا قسم می خورند و حال آنکه مشرکین به لات و عزی قسم می خورند و نه خدا}
عرضکردم: قربانت گردم! مرا در جریان امر بگذار حضرت فرمود: اى ابو بصیر! هر گاه قائم ما قیام کرد، خداوند گروهى از شیعیان ما را که سر دسته شمشیرشان را بر روى دوش داشته باشند، از قبرهاشان برانگیخته نموده بسوى قائم میفرستد. چون این خبر بجمعى از شیعیان که هنوز نمرده‏اند میرسد بیکدیگر میگویند فلانى و فلانى و فلانى از قبرهاى خود بیرون آمده و هم اکنون با قائم هستند. وقتى این خیر بگوش مردمى از دشمنان میرسد، میگویند: اى جماعت شیعه! چقدر شما دروغگو هستید این دولت شما است، با این وصف شما در این دولت هم دروغ میگوئید نه بخدا قسم این اشخاص زنده نشده‏اند و تا روز قیامت زنده نمیشوند{این همان قسم دروغی است که به خدا خورده میشود و اعتقاد زنده شدن عده ای را تکذیب می کنند}. خداوند هم زبان حال آنها را در این آیه وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمانِهِمْ حکایت فرموده است.
عبارات داخل{} از حقیر است
مهدى موعود-ترجمه جلد سیزدهم بحار، متن، ص: 1212


دوستان إنشالله ادامه دارد...

ضجه ی عاجزانه به درگاه خدا برای تعجیل در امر فرج

40 روز دعا و تضرع برای تعجیل در فرج



 

[تصویر: 136515.jpg]

در پی شدت گرفتن بحران‏های جهانی و نیز ظلم و ستم فراوان به مسلمانان ـ و بویژه شیعیان در بحرین، عربستان، آذربایجان و پاکستان تعدادی از منتظران مهدی موعود  برنامه‏ای تحت عنوان 40 روز دعا و تضرع برای تعجیل در فرج را برنامه‏ریزی کرده‏اند.

این برنامه که از «روایات 40 روز گریه بنی اسرائیل برای فرج و نجات از دست فرعون» الگو گرفته است، از روز اول ذوالحجه آغاز و تا روز عاشورای امسال ادامه خواهد داشت و می‏تواند به شکل فردی و یا در هیأت‏های مذهبی انجام شود.

متن بیانیه این منتظران به شرح زیر است:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم انا نشکو الیک...

ضجه جهانی برای نجات


امام صادق علیه السلام فرمودند: «فلما طال علی بنی اسرائیل العذاب ضجوا و بکوا الی الله اربعین صباحاً فاوحی الله الی موسی و هارون یخلصهم من فرعون فحطّ عنهم سبعین و مأه سنة، هکذا انتم لو فعلتم لفرج الله عنا، فاما اذ لم تکونو فان الامر ینتهی الی منتهاه» ؛

یعنی: «زمانی که عذاب بنی اسرائیل طول کشید، آنان ضجه زدند و چهل صبح به درگاه خدا گریستند و ضجه کردند. پس خداوند پس 170سال در فرج آنان تعجیل کرد و به موسی و هارون وحی نمود که آنان را از فرعون خلاصی بخشند. هم چنین شما اگر چنین کنید، خداوند فرج ما را می رساند و اگر مانند آنان نباشید، امر ظهور به انتهای زمان معین خود می‏رسد». (تفسیر عیاشی جلد 2 صفحه 154)



بنا بر این دستور، 40 روز ضجه و گریه جهانی به درگاه خداوند می‏کنیم تا در ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تعجیل فرماید. برای وحدت رویه و از آنجا که دعای جمعی اثر بیشتری دارد و در این روایت هم به آن تصریح شده است زمان این 40 روز از اول ذی الحجه تا روز عاشورا پیشنهاد می‏گردد.

پس بیایید همناله با شیعیان جهان و همه ی مظلومان و مستضعفان جهان ـ بویژه در بحرین، عراق، عربستان، یمن، پاکستان، هندوستان، آذربایجان، سوریه و لبنان ـ با توجه به طول هجران و غیبت مولایمان و شدت اضطرار خلق به سوی منجی الهی، به صورت فردی، خانوادگی و هیئتی دست نیاز به سوی خداوند مجیب و قریب و مهربان برداریم.

از اعمالی که می‏توان در این 40 صبح تضرع انجام داد "دعای فرج (عظم البلاء)"، "زیارت عاشورا"، "دعای علقمه"، "دعای عهد"، "دعای ندبه" و نیز "روضه امام حسین علیه السلام" است.


مساجد، تکایا، حسینیه‏ها و هیأت‏های مذهبی در شهرهای مختلف کشور که اقدام به برگزاری مراسم دعا و استغاثه در این 40 روز نمایند می‏توانند با ارسال آدرس و برنامه‏های خود به این تاپیک اقدام به اطلاع‏ رسانی در این مکان نمایند.

 

 

 

 


متن پیشنهادی برای ارسال به صورت پیامک!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!:
ضجه جهانی برای نجات: 40 روز دعا و تضرع برای تعجیل در فرج از اول ذی الحجه تا روز عاشورا
برنامه های پیشنهادی: "دعای فرج (عظم البلاء)"، "زیارت عاشورا"، "دعای علقمه"، "دعای عهد"، "دعای ندبه" "روضه امام حسین علیه السلام (سهم شما ارسال برای 4 نفر)

 

 

 البته یک پیام هم نیاز داریم که باید جهانی باشد و به زبانهای عربی و انگلیسی حداقل ترجمه شود!

این هم متن پیام جهانی این حرکت است:


بسم الله الرحمن الرحیم
ای اهل عالم
ای 99 درصد کره ی زمین آیا زمان آن فرا نرسیده است که برای ظهور منجی بشریت دست به دامن امداد خداوند بشویم
بیایید همه با هم برای ظهورش دعا کنیم

و نکته ی پایانی در کلام آخر:


بیایید آی کسانی که می خواستید برای امامتان کاری انجام دهید
این هم کار!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
باز تکرار میکنم
این دعای عاجزانه وظیفه ی ما هست به عنوان بندگان خدا
این که اوست کریم چه می خواهد رقم بزند ابداً به ما ربطی ندارد
ممکن است که به ظاهر اتفاق خاصی هم نیافتد
اما بنا به تصریح آیات و روایات و تاریخ جهان
دعای از ته دل آن هم به درگاه کریم و جوادی چون اوست کریم
پشت پرده را در غوغایی فرو خواهد برد که به اذن خدا برکاتش متجلی خواهد شده
فقط پیشاپیش اگر آب از آب هم در ظاهر تکان نخورد سر خورده نشوید که این یکی از امتحانات مهم است
از ما ناز کشیدن باید
یوسف زهرا ناز کشیدن دارد
باید خون بگرییم و از صمیم جان دعا کنیم
از خانوم فاطمه ی زهرا بخواهید و به درگاه خدا دعا کنند برای فرج فرزندشان!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!​​!!!!!!!!!!
باید سعی کنیم یک توبه جانانه کنیم
حق الناس را بپردازید
دیون مالی را صاف کنید
تا این دعاهایمان به علت گناهانمان محبوس نشود!!!!!!
تکرار میکنم حتی اگر هیچ چیز هم نشد بعد از عاشورای امثال ابداً نباید سست بشوید
بلکه با عزم راسختر
پاکتر و عاجزانه تر دعا میکنیم
به ضعفا زیاد رحم کنید در این مدت
به پدر و مادر زیاد خدمت کنید در این 40 روز
به ایتام رسیدگی کنید حتی المکان
تا میتوانید به تمام 14 معصوم متوسل شوید
و خانوم فاطمه ی زهرا شاهکلید هستند
بخواهید از ایشان تا برای فرج فرزندشان دعا کنند
خدایا ما را آدم کن
تا لایق این باشیم تا قدمی برداریم
اللهم صل علی محمد و آل محمد
اللهم عجل لولیک الفرج و جعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه
اللهم صل علی محمد و آل محمد

 

راستی تا میتوانید دور هم و دسته جمعی دعا کنید

سعی کنید در بینتان پیرها و کودکان هم باشند

در اماکن متبرکه جمع شوید و دسته جمعی دعا کنید

 

شاهکار احتجاج مولا علی در دلایل سکوتشان در برابر غصب خلافت!!!!

بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله النور
سلام رفقا
دیشب این مطلب رو خوندم
قلبم حال عجیبی پیدا کرد
امروز خواستم این رو به یکی از رفقام نشون بدم
مهمترین کلمات استفاده شده در این مطلب رو در گوگل سرچ کردم، اما...!!!
مطلبی که خود متن اصلی آیات را هم به همراه داشته باشد نیافتم !!!!!!!
اول خیلی ناراحت شدم که چرا مطلب به این نابی در عالم بی در و پیکر وب به طور کامل وجود ندارد
بعد خیلی خوشحال شدم
چون با خودم گفتم توفیقی میشه تا خودم ناشرش باشم
شاید مقبول بیافتد و با اون گناهان چشم و زبان و... ما بریزد که این خطبه هم ذکر فضیلت است و هم ذکر مصیبت:

از خدا عاجزانه و حقیرانه و فقیرانه میخواهم به این مطلب حقیر برکتی عنایت کند و آن را جزو آثار ما تأخر من و پدر و مادرم محسوب نماید

تقدیم به شما میکنم شاهکار احتجاج قرآنی مولا علی را در دلایل سکوت ایشان بر غصب خلفا:

ابوهاشم از قول ابو علی نقل کرده است که: هنگامی که به امیرالمومنین(علیه السلام) خبر رسید که مردم درباره ایشان گفتگو می کردند و می گفتند چرا با ابوبکر و عمر و عثمان نجنگید همانطور که با طلحه وزبیر و عایشه جنگید ؟
حضرت در حالی که ردایی به دوش انداخته بود ، از منزل بیرون آمد و بر منبر تشریف برده حمد و ثنای خدارا نمود و پیامبر(صلوات الله علیه) را یاد کرد و بر او صلوات فرستاد .
سپس فرمود :
ای گروه مسلمانان ، به من خبر رسیده است که گروهی گفته اند علی را چه می شود که با ابوبکر و عمر و عثمان نجنگید همانطور که با طلحه و زبیر و عایشه جنگید . من از جنگ با آنها عاجز نبودم ،
ولی از هفت نفر از پیامبران پیروی کردم ...
اولشان نوح(علیه السلام) است آنجا که خداوند تعالی از او خبر می دهد که گفت:
فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ ﴿قمر-۱۰﴾
«من مغلوب شدم پس مرا یاری کن» و اگر شما بگویید مغلوب نشده بود ، همانا کافر شده اید ، زیرا قرآن را تکذیب کرده اید و اگر بگویید او مغلوب بود ، پس علی دارای عذر بیشتری است.
دوم از آنان ابراهیم(علیه السلام) است هنگامی که خداوند از او در قرآن خبر داد که به قومش فرمود:
وَأَعْتَزِلُکُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُو رَبِّی عَسَى أَلَّا أَکُونَ بِدُعَاء رَبِّی شَقِیًّا ﴿مریم-۴۸﴾
«از شما و از آنچه غیر از خدا می پرستید دوری می گزینم» پس اگر بگویید او دوری جست بدون ناراحتی ، قرآن را تکذیب کرده اید و اگر بگویید که او رنج و ناراحتی دید و سپس دوری گزید ، پس علی دارای عذر بیشتری است.
سوم لوط (علیه السلام) است که خداوند خبر داد از آنچه او گفت به قومش:
قَالَ لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلَى رُکْنٍ شَدِیدٍ ﴿هود-۸۰﴾
«ای کاش مرا در دفع شما قوتی بود یا به جانب صاحب قوتی پناه می گرفتم»
پس اگر بگویید که قدرت داشت بر آنان ، همانا قرآن را تکذیب کرده اید و اگر بگویید که بدانها قدرت نداشت پس علی دارای عذر بیشتری است.
چهارم یوسف(علیه السلام) است آنجا که گفت:
قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ ... ﴿یوسف-۳۳﴾
«پروردگارا زندان برای من بهتر است از آنچه مرا بدان می خوانند»
پس اگر بگویید او سختی را همراه با خشم خدا خواست ، همانا کافر شده اید و اگر بگویید او به آنچه خدا را به خشم می آورد فرا خوانده شد ولی زندان را انتخاب کرد ، پس علی دارای عذر بیشتری است.
پنجم موسی بن عمران(علیه السلام) است آنجا که خداوند تعالی از او خبر داد:
فَفَرَرْتُ مِنکُمْ لَمَّا خِفْتُکُمْ فَوَهَبَ لِی رَبِّی حُکْمًا وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿شعراء-۲۱﴾
«وقتی از شما ترسیدم فرار کردم و خداوند به من حکم داد و مرا از مرسلین قرار داد»
پس اگر بگویید او گریخت بدون ترس ، همانا قرآن را تکذیب کرده اید و اگر بگویید او گریخت از ترسی که بر خود داشت ، پس علی دارای عذر بیشتری است.
ششم برادرش هارون است از آنجا که خداوند تعالی از او خبر داد:
قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَکَادُوا یَقْتُلُونَنِی فَلَا تُشْمِتْ بِیَ الْأَعْدَاءَ وَلَا تَجْعَلْنِی مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿اعراف-150﴾
«ای پسر مادرم ، همانا این قوم مرا ضعیف کردند و نزدیک بود مرا بکشند ، پس دشمنان را بر علیه من سرزنش نیاور»
پس اگر بگویید نزدیک نبود او را بکشند، همانا قرآن را تکذیب کرده اید و اگر بگویید نزدیک بود او را بکشند، پس علی عذر بیشتری دارد.
هفتم پسر عمم محمّد است آنجا که از ترس کفار به غار گریخت(سوره ی توبه - 40)،
پس اگر بگویید او از ترس جانش نگریخت ، همانا دروغ گفته اید و اگر بگویید او به خاطر حفظ جانش گریخت ، پس وصی پیامبر دارای عذر بیشتری است.
ای مردم ، از هنگامی که مادر مرا زاده است ، پیوسته مظلوم بوده ام ...

الفضائل (ابن شاذان): ج۱، ص۱۲۹ - به اندک تفاوت: علل الشرایع (شیخ صدوق): ج۱، ص۱۴
قضاوت ها و معجزات حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام ص 181

می گَن یه بنده ی خدا ، مرتب دعا میکرده و برای گشایش در گرفتاریش خدا رو به مظلومیت آقا امام حسین قسم میده اما تو کارش گشایش و فرج حاصل نمیشده!
بعد یه شب خانوم فاطمه زهرا (سلام الله علیها) رو خواب میبینه، بی بی در خواب بهش می فرمایند خدا را به مظلومیت علی قسم بده که اول مظلوم عالم است!!!!!!

ای جانم به فدای خاک پای مولایم که:
مغلوب گشت در حالی که بی یاور بود
دوری گزید در حالی که به سختی در ناراحتی و رنج بود
و قدرتی نداشت بر دفع حمله ی دشمنانش
و دعوت شد به سمت آنچه مایه ی خشم خدا بود اما زندان تنهایی و غربت را برگزید
و نزدیک بود او را بکشند در عین این که جز حق را نمی خواست
و هر چند در پایان بر سر همین حق خواهی فرق عدالت را شکافتند!!!!!!!
خدایا حب علی و آل علی را از ما مگیر
و از اولاد ما جز نوکران و محبان علی و آل علی، قرار مده
و مارا در دنیا و آخرت از علی و آل علی جدا نفرما
و ما را علوی کن و علوی بمیران!!!!!!!!!!!!
اللهم عجل لولیک الفرج و جعلنا من خیر انصاره


متن عربی حدیث شریف:

قَالَ أَبُو هَاشِمِ بْنُ أَبِی عَلِیٍّ:
إِنَّ اَلرِّوَایَاتِ صَحَّتْ أَنَّهُ لَمَّا بَلَغَ أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَنَّ اَلنَّاسَ تَحَدَّثُوا فِیهِ وَ قَالُوا مَا بَالُهُ لَمْ یُنَازِعْ أَبَا بَکْرٍ وَ عُمَرَ وَ عُثْمَانَ کَمَا نَازَعَ طَلْحَةَ وَ اَلزُّبَیْرَ وَ عَائِشَةَ وَ اِجْتَمَعَ اَلنَّاسُ قَالَ فَخَرَجَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ مُرْتَدِیاً بِرِدَاءٍ فَرَقِیَ اَلْمِنْبَرَ فَحَمِدَ اَللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَیْهِ وَ ذَکَرَ اَلنَّبِیَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ صَلَّى عَلَیْهِ وَ قَالَ:
یَا مَعَاشِرَ اَلْمُسْلِمِینَ قَدْ بَلَغَنِی أَنَّ قَوْماً قَالُوا مَا بَالُهُ لَمْ یُنَازِعْ أَبَا بَکْرٍ وَ عُمَرَ وَ عُثْمَانَ کَمَا نَازَعَ طَلْحَةَ وَ اَلزُّبَیْرَ وَ عَائِشَةَ
فَمَا کُنْتُ بِعَاجِزٍ وَ لَکِنْ لِی فِی سَبْعَةٍ مِنَ اَلْأَنْبِیَاءِ أُسْوَةٌ
أَوَّلُهُمْ نُوحٌ عَلَیْهِ السَّلاَمُ حَیْثُ قَالَ تَعَالَى فِیَّ مُخْبِراً عَنْهُ «أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ» فَإِنْ قُلْتُمْ إِنَّهُ مَا کَانَ مَغْلُوباً فَقَدْ کَفَرْتُمْ بِتَکْذِیبِ اَلْقُرْآنِ وَ إِنْ قُلْتُمْ إِنَّهُ کَانَ مَغْلُوباً فَعَلِیٌّ أَعْذَرُ
اَلثَّانِی إِبْرَاهِیمُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ حَیْثُ أَخْبَرَ اَللَّهُ تَعَالَى عَنْهُ فِی قَوْلِهِ لِقَوْمِهِ «وَ أَعْتَزِلُکُمْ وَ مٰا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اَللّٰهِ» فَإِنْ قُلْتُمْ إِنَّهُ اِعْتَزَلَهُ مِنْ غَیْرِ مَکْرُوهٍ فَقَدْ کَذَّبْتُمُ اَلْقُرْآنَ وَ إِنْ قُلْتُمْ رَأَى اَلْمَکْرُوهَ فَاعْتَزَلَهُمْ فَعَلِیٌّ أَعْذَرُ
وَ اَلثَّالِثُ لُوطٌ حَیْثُ أَخْبَرَ اَللَّهُ تَعَالَى عَنْهُ فِی قَوْلِهِ لِقَوْمِهِ «لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلىٰ رُکْنٍ شَدِیدٍ» فَإِنْ قُلْتُمْ کَانَ لَهُ قُوَّةٌ فَقَدْ کَذَّبْتُمُ اَلْقُرْآنَ وَ إِنْ قُلْتُمْ إِنَّهُ لَمْ یَکُنْ لَهُ بِهِمْ قُوَّةٌ فَعَلِیٌّ أَعْذَرُ
وَ اَلرَّابِعُ یُوسُفُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ حَیْثُ قَالَ «رَبِّ اَلسِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمّٰا یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ» فَإِنْ قُلْتُمْ إِنَّهُ مَا دُعِیَ لِمَکْرُوهٍ یُسْخِطُ اَللَّهَ فَقَدْ کَفَرْتُمْ وَ إِنْ قُلْتُمْ إِنَّهُ دُعِیَ إِلَى مَا یُسْخِطُ اَللَّهَ تَعَالَى فَعَلِیٌّ أَعْذَرُ
وَ اَلْخَامِسُ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ حَیْثُ أَخْبَرَ اَللَّهُ تَعَالَى عَنْهُ «فَفَرَرْتُ مِنْکُمْ لَمّٰا خِفْتُکُمْ» فَوَهَبَ لِی رَبِّی حُکْماً وَ جَعَلَنِی مِنَ اَلْمُرْسَلِینَ فَإِنْ قُلْتُمْ إِنَّهُ فَرَّ مِنْهُمْ مِنْ غَیْرِ خَوْفٍ فَقَدْ کَذَّبْتُمُ اَلْقُرْآنَ وَ إِنْ قُلْتُمْ إِنَّهُ فَرَّ خَوْفاً عَلَى نَفْسِهِ فَعَلِیٌّ أَعْذَرُ
وَ اَلسَّادِسُ أَخُوهُ هَارُونُ حَیْثُ أَخْبَرَ اَللَّهُ تَعَالَى عَنْهُ «یَا اِبْنَ أُمَّ إِنَّ اَلْقَوْمَ اِسْتَضْعَفُونِی وَ کٰادُوا یَقْتُلُونَنِی فَلاٰ تُشْمِتْ بِیَ اَلْأَعْدٰاءَ» فَإِنْ قُلْتُمْ مَا کَادُوا یَقْتُلُونَهُ فَقَدْ کَذَّبْتُمُ اَلْقُرْآنَ وَ إِنْ قُلْتُمْ کَادُوا یَقْتُلُونَهُ فَعَلِیٌّ أَعْذَرُ
اَلسَّابِعُ اِبْنُ عَمِّی مُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ حَیْثُ هَرَبَ مِنَ اَلْکُفَّارِ إِلَى اَلْغَارِ فَإِنْ قُلْتُمْ إِنَّهُ مَا هَرَبَ مِنْ خَوْفٍ عَلَى نَفْسِهِ فَقَدْ کَذَبْتُمْ وَ إِنْ قُلْتُمْ هَرَبَ مِنْ خَوْفٍ عَلَى نَفْسِهِ فَالْوَصِیُّ أَعْذَرُ اَلنَّاسِ
مَا زِلْتُ مَظْلُوماً مُذْ وَلَدَتْنِی أُمِّی...

الفضائل (ابن شاذان): ج۱، ص۱۲۹
با اندک تفاوت در:  علل الشرایع (شیخ صدوق): ج۱، ص۱۴۸


https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/337684/translate/%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%91%D9%90%D8%AC%D9%92%D9%86%D9%8E%20%D9%81%D9%8E%D8%A7%D9%84%D9%92%D9%88%D9%8E%D8%B5%D9%90%D9%8A%D9%91%D9%8F%20%D8%A3%D9%8E%D8%B9%D9%92%D8%B0%D9%8E%D8%B1%D9%8F?rownumber=2

ماجرایی مهم در باب سحر و جادو و عرفان ناب و عرفان های دروغین

این داستان حاوى مطالبى است که براى جلوگیرى از به دام افتادن انسان در دست بعضى از افراد فاسد و منحرف بسیار مفید است.

نقل قول از یک عالم ربّانی:

داستان مذکور از این قرار بود که شخصى به نام عبد الصمد همدانى در شرح حال خود مى‏نویسد: من در ایام جوانى خاطر خواه دختر عمویم شدم و هر چه از او خواستگارى کردم مرا رد کردند. و چون از عشق او مى‏سوختم فکر کردم به عراق بروم تا شاید در اثر دور شدن از او آرام بگیرم؛ لذا عازم عراق شده، به نجف اشرف رفتم.
آن زمان صحن مقدس امیر المؤمنین علیه السلام اتاق‏هایى داشت که طلبه‏ها و اشخاص غریب در آنها ساکن مى‏شدند. اتاقى گرفته، در آن ساکن شدم. یک شب در اتاق خود نشسته بودم که درویشى آمد و گفت: یا هو ! گفتم: بفرمایید.
درویش وارد اتاق شده، گفت: در پیشانى تو حقیقتى مى‏بینم. گفتم: چه مى‏بینى؟ گفت: تو به مقامات عالى مى‏رسى. سپس گفت: تو عاشق دختر عمویت هستى. آنگاه نام دختر عمو و عمویم را برده، اضافه کرد: چند روز است از تبریز حرکت کرده‏اى، فلان شب رسیدى، بین راه با فلان و فلان برخورد کردى، خلاصه تمام گذشته‏ى مرا خبر داده و گفت: دختر عمویت را که در فراقش مى‏سوزى امر مى‏کنم امشب نزد تو بیاید. با او حرف بزن و هر نشانه‏اى که خواستى از او بگیر. انگشترى را هم که خودت به او داده‏اى به تو مى‏دهد تا مطمئن شوى که خود اوست، لکن حق ندارى به او دست بزنى. نیم ساعت نزد تو مى‏نشیند و مى‏رود.
درویش این را گفت و رفت. من نیز در حالى که احتمال مى‏دادم او از اولیاى خدا باشد سخت مضطرب شده، به انتظار نشستم. ساعت دوازده شب بود که دختر عمویم سراسیمه و نفس زنان وارد اتاق شد. گفتم: کجا بودى؟! گفت: تو مرا آوردى. آنگاه از هر کدام از نشانه‏هایى که بین ما بود از عمویم، از شهر تبریز و... سؤال کردم، همه را درست جواب داد و بعد از نیم ساعت گفت: من مأمورم این انگشتر را به تو بدهم. انگشتر را داد و خدا حافظى کرد و رفت.
صبح فردا سر و کله‏ى درویش پیدا شده، گفت: هو! بنده که با آن شواهد و قرائن به او اعتقاد پیدا کرده بودم گفتم: درویش! خوش آمدى. او وارد اتاق شده،

قضایاى دیشب را با خصوصیات آن دختر و صحبت‏ها و سؤال و جواب‏ها، همه را گفت، به طورى که گویا اینجا بوده است. گفتم: درویش! به تو ایمان آوردم. گفت: شرط این راه تسلیم بودن است. سعى کن که مخالفت نکنى! من تو را به مقامات عالى مى‏رسانم. دستور اول این است که از امروز وضو نگیرى و با تیمم نماز بخوانى!
دقت کنید همین یک دستور براى بطلان راه او کافى بوده است؛ زیرا حقایق در ضمن عمل کردن به وظایف شرعیه به دست مى‏آید. آنها که طریقت را در عرض شریعت قرار داده و خیال کرده‏اند طریقت راهى است و شریعت راهى دیگر، در مسیرى گام برداشته‏اند که دیر یا زود نشانه‏هاى بطلان راه آنان ظاهر خواهد شد.
خلاصه هر روز دستور تازه‏اى مى‏داد؛ امروز بدون وضو، فردا بدون تیمم، روز دیگر اگر جنب شدى غسل نباید بکنى، حرم هم حق ندارى بروى، کم‏کم نماز هم نباید بخوانى و مواظب باش مخالفت نکنى که راه خطرناک است!
من نیز یکى دو روز غسل نکردم، حرم هم نرفتم، نماز هم نخواندم، تا اینکه یک شب متوجه شدم دلم گرفته و قلبم سیاه شده است. گفتم: خدایا ! دارم مى‏میرم چه کنم؟
اگر کسى قلبش زنده باشد خیلى زود آثار عمل ظلمانى یا نورانى را در خود احساس مى‏کند. راه خدا قلب را زنده مى‏کند و دل را آرامش مى‏دهد، در حالى که در راه شیطان انسان همیشه مضطرب است. اگر خداى نکرده مؤمن در تشخیص خود دچار خطا شده، به راه نادرست گرفتار گردد بهترین دلیلش دل اوست که آرام ندارد.
در ادامه مى‏نویسد: با خود گفتم: پدر این مقام بسوزد! ما مقامات عالیه نخواستیم؛ لذا صبح زود برخاستم و به حمام رفته غسل کردم. سپس به حرم رفته، زیارت کردم و نماز و دعا خواندم و تصمیم گرفتم درویش را فراموش نمایم.

نیمه‏هاى شب در اتاق خود نشسته بودم که ناگهان متوجه شدم قدرت مرموزى مرا از اتاق بیرون مى‏کشد. بى‏اختیار از اتاق خارج شدم. از صحن نیز بیرون آمده، به طرف وادى السلام نجف حرکت کردم! اصلاً اختیارى از خود نداشتم. وارد وادى السلام شده، از پله‏هاى سردابى که گاهى اموات را در آن مى‏گذاشتند پایین رفتم! دیدم درویش آنجا نشسته است. مقدارى استخوان جلوى خود جمع کرده، شمعى مقابل خود روشن نموده و با حال عصبانیت دارد به من فحش مى‏دهد که هان! چرا مخالفت کردى؟ پدرت را در مى‏آورم! چنین و چنان مى‏کنم! خطاب به شمع مى‏کرد و اینها را مى‏گفت.
همین‏که مرا دید گفت: آمدى؟ گفتم: بلى، آمدم. گفت: ببین اینجا کجاست! اگر بخواهم سرت را جدا کنم مى‏توانم؟ من که تمام وجودم را ترس گرفته بود و به شدت مى‏لرزیدم، گفتم: بلى، مى‏توانى. گفت: توبه کن و مواظب باش که دیگر مخالفت نکنى. این دفعه اگر مخالفت کنى تو را به اینجا آورده، سرت را مى‏برم! گفتم: چشم، هر امرى کردید اجرا مى‏کنم. بعد گفت: خوب برو. همین‏که گفت: برو، گویا رها شدم و آن قدرت مرموزى که مرا آورده بود آزادم کرد و با اختیار خود به اتاق باز گشته، خوابیدم.
مجددا صبح فردا به حمام رفته، غسل کردم. سپس به حرم رفته، ابتدا استغفار و توبه‏ى جانانه‏اى نمودم. آنگاه عرض کردم: یا امیر المؤمنین! این درویش از علاقه‏ى من به دختر عمویم سوء استفاده کرده و مرا به این روز انداخته است. شما مرا از دست او نجات دهید، من دیگر دختر عمویم را نمى‏خواهم.
شب نیز از ترس به اتاق نرفته، در همان ایوان مبارک خوابیدم و بحمد اللّه‏ دیگر از درویش خبرى نشد.
مفضّل از امام صادق علیه السلام در باره‏ى عشق سؤال کرد، فرمودند:
((قلوب خلت عن ذکر اللّه‏ فأذاقها اللّه‏ حبّ غیره.))(( دلهائى از یاد خدا تهى شده‏اند و خدا محبّت غیر خود را به آنها چشانده است.))"بحار الانوار، ج 70، ص 158، ح 1"
البته ممکن است اولیاى خدا بر خلاف فهم یا سلیقه‏ى افراد دستورى بدهند و یا احیانا مانند طبیبى که بیمار خود را از خوردن یک غذاى مقوى پرهیز مى‏دهد به خاطر رعایت مصالحى یک عمل مستحب را بگویند موقتا ترک کنید، امّا هرگز خلاف واجبات و محرمات از آنها شنیده نخواهد شد، چرا که :
((حلال محمد حلال ابدا الى یوم القیامة و حرامه حرام ابدا الى یوم القیامة.))((حلال محمد صلوات الله علیه، حلال است تا روز قیامت و حرامش هم حرام است تا روز قیامت))" اصول کافى، ج 1، ص 58، کتاب فضل العلم، باب البدع و الرأى و المقائیس، ح 19"
و این حکم براى هیچ مقامى استثنا نشده است.
امّا در باره‏ى اینکه او چگونه چنین قدرتى را از راه شیطانى به دست آورده است باید عرض کنم: از آنجا که سنت خداى متعال بر این است که هر کس عملى انجام دهد مزد او را عطا فرماید، اشیا و موجودات را طورى خلق کرده که لازمه‏ى هر عملى اثرى است. هم‏چنان که اگر دست‏ها را به هم بزنید ناگزیر صدایش بلند مى‏شود و ارتباطى به نیت و ایمان و کفر ندارد؛ لذا اگر انسان خلاف نفس کرده، خود را زجر دهد چنانچه براى خدا باشد اثر خدایى دارد و به خدا نزدیک مى‏شود و اگر براى خدا نباشد باز هم آثارى دارد که همان اثر غیر خدایى دستمزد او محسوب مى‏گردد. چنان‏که اگر یک کافر هم درختى بکارد سبز مى‏شود.
یک دانه‏ى گندم قابلیت آن را دارد که هفت خوشه و هر خوشه صد دانه بدهد، حال اگر همین دانه با شرایط علمى در زمین صالحى کاشته شود اگر چه به دست کافرى باشد بى‏تردید نتیجه‏اى مطلوب خواهد داشت.
{مَثَلُ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فی‏ کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ}(( مثل کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق مى‏کنند، همانند بذرى است که هفت خوشه برویاند و در هر خوشه یکصد دانه باشد و خداوند آن را براى هر کس بخواهد (و شایستگى داشته باشد،) دو یا چند برابر مى‏کند و خدا (از نظر قدرت و رحمت) وسیع و (به همه چیز) داناست)) "261-بقره"
نفس انسان نیز اگر با شیاطین سنخیت پیدا کند آنها با او رفیق مى‏شوند و اگر در اثر تزکیه پاک گردد ملک با او قرین خواهد شد. این افراد در اثر ریاضت‏هاى باطل و کثیف، انسان را از مرتبه‏ى انسانیت تنزل داده، او را قرین و هم سنخ شیاطین مى‏کنند و توسط آنان به کارهاى غیر عادى دست مى‏زنند؛ لذا انسان براى اینکه بداند در مسیر حق قرار گرفته یا نه، باید ببیند به کجا نزدیک مى‏شود، به خدا یا به شیطان؟ هر کدام داراى آثار و علائمى است.
اولیاى خدا دلبرند، حیات بخش‏اند، در اثر معاشرت با آنها یقین انسان به خدا زیاد شده، دنیا در نظرش کوچک مى‏گردد. اضطرابات و نگرانى‏هایش از بین رفته، آرامش پیدا مى‏کند. محبت خدا و اولیاى او در دلش زیادتر مى‏شود. اینک ببین آیا آثار قرب به خدا را در خود مى‏یابى؟
کسى که در صدد اصلاح نفس و روح خود برآمده، درست مانند کسى است که جسم خود را در وزنه‏بردارى، پرش، یا کارهاى دیگر تربیت مى‏کند. این افراد شاید قوت چندانى هم ندارند، ولى در اثر تربیت، حرکت‏هایى مى‏کنند که ممکن است آن را در حد سحر بدانند. نفس و روح نیز همین‏طور است. اگر این سرمایه‏ى معنوى را از راه خودش و براى خدا تربیت کردى سلمان و ابوذر مى‏شوى و اگر بر خلاف حقیقت سیر نمودى آن‏قدر تنزل مى‏کنى که با شیاطین محشور خواهى شد و این لازمه‏ى طبیعى سنخیت و مشابهت است.

دوستان این داستان رو نقل نکردم که کلی سوال در باره ی جن و جادو و... بپرسید و یا اصلاً ذهنتون رو خیلی درگیر این مطالب کنید، امیدوارم اصل کلام رو گرفته باشید

در ضمن اون دختری که اومد سراغ اون مرد، از جنس اجنه بوده و دختر واقعی نبوده، و یکی از علتهایی هم که پیرمرد درویش میگه نباید بهش دست بزنی برای همین بوده.

و نکته ی آخر اینکه اگه کسی واقعاً به خدا توکل کنه و مثل این مرد یه توسل درست و حسابی هم به اهل بیت بکنه، این جماعت اجنهو شیاطین و رمّالان و ... هیچ غلطی نمیتونن بکنن

بالاخره این عالم صاحب داره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

متنی که در قلب سنگی من وارد شد و از زنگارش را کم کرد:

أعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم
بسم الله الرّحمن الرّحیم

تقدیم به هسنگرانم میکنم
متنی که در قلب سنگی من وارد شد و از زنگارش را کم کرد:

فرمود: به تحقیق در دنیا کسانی صبح کردند که نور چشم آنها در نماز بود و کلام و گفتار آنها سبب شفای دردهای درونی و روحی بود

و آنها در حلال بیشتر احتیاط می کردند از شما در حرام
و بر مستحبات بیشتر مواظبت داشتند از شما بر واجبات
و قسم به خدا آنها از عباداتشان بیشتر می ترسیدند که برای تقصیر در انجام عبادات معذّب بشوند و شما بر انجام گناهان چنین نمی ترسید
و آنها از ظاهر شدن کارهای خوبشان بیشتر میترسیدند از مقدار ترس شما بر آشکار شدن کارهای زشتتان 


آنها به خدا قسم کارهای خوبشان را پنهان می کردند چناچه شما کارهای بدتان را پنهان میکنید
و آنها نیکوکار بودند و با این حال گریه میکردند و شما کارهای بد میکنید و می خندید

 {فإنا لله و أنا الیه راجعون}

و جفا و ستم ظاهر گردید و علما (ی عامل) کم شده اند
و سنت و دستورات پیغمبر و آل او ترک شده و از کتاب خدا و قرآن کریم دوری می کنند
و بدعت ها و کارهای خارج از دین شایع شده
و مردم غیرت دینی را از دست داده اند
و با چاپلوسی با یکدیگر رفتار می کنند و در مدح و ثناگویی از یکدیگر با مبادله و قرض دادن عمل میکنند، یکی به دروغ و بدون حقیقت از دیگری مدح و ثنا میگوید تا در وقت دیگر او هم مدح او را گوید و اصلاً مقید نیستند که آنچه می گویند حقیقت دارد یا نه
و مردمی بودن از دست رفته وتفاله ای بیش از مردم باقی نمانده
و باید به حال خود گریه کنید که دعا میکنید به اجابت نمیرسد و دشمنان و کفار و مشرکین بر شما مسلط شده اند و کسی به فریاد شما نمی رسد،
بدانید اینها همه از شما سوال خواهد شد پس جواب مهیا کنید

به خدا قسم اگر پرده برداشته شود و شما آن چنان که هستید ظاهر شوید و یکدیگر را بنگرید برای دفن و به خاک سپردن یکدیگر اقدام نخواهید کرد.
پس از خدا بترسید و زیادی مالهای خود را پیش فرستید
به تحقیق کسانی که پیش از شما بودند به قدر کفایت از دنیا اکتفا می نمودند و آنچه بیشتر داشتند به برادران دین و فقرا و مساکین و یتیمان و بیوه زنان انفاق میکردند
پس از خواب غفلت بیدار شوید
به تحقیق مرگ سبب رسوا شدن اهل دنیاست وبرای هیچ صاحب عقلی خوشنودی (و دلخوشی به دنیا) باقی نمیگذارد

إن شالله ادامه دارد....

منبع ارشاد القلوب دیلمی ،ترجمه سید عباس طباطبایی ص103



اگه برای شما هم مفید بود برای پدر و مادر حقیر هم اگه شد دعایی بفرماید!
دم شما گرم

امام حسن مجتبی علیه السلام:

بدان ای مرد که اگر به آخرت دست یافتی و آن را به دست آوردی آنچه در دنیا از تو فوت شود و آنچه از شدائد و سختی دنیا به تو برسد ضرری متوجه تو نشده!!!!!!

و اگر از مقامات آخرت محروم شدی آنچه از منافع دنیا به تو برسد برای تو فایده ای نخواهد داشت.

إن شاءالله ادامه دارد....