او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

خدایا ما را از منتظران حقیقی اش قرار ده
او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند!

خدایا ما را از منتظران حقیقی اش قرار ده

حرف دل حقیر از کلام امام سجاد علیه السلام

بسم الله الرحمن الرحیم

اینها حرف دل حقیر فقیر سراپا تقصیر است که هر چه چیز مثبتی در ظاهر از او میبینید به فضل خداست که بی استحقاق به این بی مقدار با عنایت 14 معصوم شده است
و انواع و اقسام چیزهای منفی هم که در بنده وجود دارد از خود بنده است که شاید سر سوزنی از آن را رفقای نزدیک میدانند

یادم هست از وقتی که برای اولی بار به این فراز دعای شریف کمیل رسیدم:

مَوْلاَیَ
کَمْ مِنْ قَبِیحٍ سَتَرْتَهُ
‏وَ کَمْ مِنْ فَادِحٍ مِنَ الْبَلاَءِ أَقَلْتَهُ
وَ کَمْ مِنْ عِثَارٍ وَقَیْتَهُ ‏وَ کَمْ مِنْ مَکْرُوهٍ دَفَعْتَهُ
وَ کَمْ مِنْ ثَنَاءٍ جَمِیلٍ لَسْتُ أَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ‏

مولای من
چه بسیار امور زشت و قبیحی از من که تو آنها را پوشاندی
و چه بسیار بلاهاى سخت که از من برگرداندی
و چه بسیار از لغزشها که مرا نگاه داشتى و چه بسیار ناپسندها که از من دور کردى
و چه بسیار ثناى نیکو که من لایق آن نبودم و تو از من بر زبانها منتشر ساختى

این فرازی رو که بزرگش کردم مثل پتک می خورد توی سرم


یا وقتی می رسیدم به این فرازهای استغفار 70 بندی مولا علی که می فرمایند: بروید اینجا خودتان بنگرید، روم نشد متنها را بیاورم

میگفتم تو کِی می خوای آدم بشی

تا اینکه توفیق اجباری دست داد و حرف دل خود را در دعای سی نهم صحیفه سجادیه حضرت امام سجاد علیه السلام یافتم که می فرمایند:


2. خدایا!
اگر یکى از بندگان تو به ناروا مرا آزرده
و آبروى مرا به ناسزا برده
و با حق من در گذشته یا زنده است
و حق من بر وى باقى،
پس از آنچه در باره من کرد در گذر و آنچه از حق من با خود برد بر وى مگیر
و کارهایى که نسبت به من روا داشت به یادش میاور و آن را پیش چشمش مکش .
و این گذشت رایگان و بخشش بى دریغ مرا بى آلایش ترین صدقه و ارجمندترین عطیه گردان که تصدق دهندگان و قربت کنندگان به مستمندان بخشند.
3. و در عوض عفو من از آنها، تو نیز مرا عفو کن و به ازاى دعاى من درباره آنها، مرا ببخش تا هر کدام از ما به فضل تو سعادتمند گردیم و به نعمت تو رستگار شویم.
4. خدایا! هر یک از بندگان تو را که از من زیان و آسیبى رسید،
یا از طرف من آزارى دید،
یا ازمن و به دست من یا به سبب من ستمى کشید،
و حق او را پایمال کرده، و جورى بر وى روا داشته ام،
پس درود بر محمد و آل او فرست،
و او را به قدرت خود از من خشنود گردان و حقّ او را از پیش خود بده .




رفقا التماس دعای زیاد برای پدر و مادر حقیر
یا علی
اللهم صل علی مخمد و آل محمد و عجل فرجهم
و جعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه و لعنت علی اعدائهم اجمعین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

از کجا معلوم ما الان در آخرالزمان هستیم؟ وجه تمایز دوران ما

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام دوستان
اگر از شما بپرسند به چه دلیل معتقدید که ما در آخر الزمان هستیم
شما استناد به کدام آیه و یا روایت میکنید؟ که حقیقتاً از وجوه تمایز آخرالزمان با سایر دوران است؟ 

اگر از شما بپرسند که چرا و به چه علت ما همینک در آخر الزمان هستیم همانطور که قبلاً در تاپیک بزرگترین فاجعه ی آخر الزمان چیست؟؟؟(فراخوان برای گفتگو!!) به طور مفصل بحث کردیم در موردش بزرگترین وجه تمایز دوران ما و تمام ادوار طول تاریخ بشر نهفته در یک کلمه در ترسیم آخرالزمان مورد نظر آن است و آن کلمه، کلمه ی جور است
حتماً کم و بیش شنیده اید که در روایات ذکر شده است که پیش از ظهرو دنیا پُر می شود از ظلم و جور!!!!!!!!!!!
مواردی بوده مانند جنگ جهانی و یا ... که دنیا از ظلم پُر شده
اما...
هیچگاه در طول تاریخ مانند امروز دنیا از جور پر نشده است
ابتدا باید ببینیم چور چیست و تفاوتش با ظلم چه چیز است
همانطور هم که در تاپیک بزرگترین فاجعه ی آخر الزمان چیست؟؟؟(فراخوان برای گفتگو!!) در این ارسال : http://forum.bidari-andishe.ir/thread-10...l#pid74500 خدمت دوستان عرض کردم

تفاوت ظلم و با جور کلید حل معماست
ببینید دوستان
ظلم مخالف چه کلمه ای به کار می رود؟
مخالف عدل!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

زمانی که بر ظلم لباس عدل بپوشانند و ظلم را به نام عدل کنند این را می گویند جور!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
یعنی شخصی به فساد دست میزند و بعد ادعا میکند که در حال اصلاح است

منکر انجام میدهد و فکر میکند معروف دارد انجام میدهد این بزرگترین فاجعه ی آخر الزمان است به نظر من!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
و وجه تمایز دوران ما با تمام ادوار

در آخر الزمان مردم فوج فوج مشغول جور هستند
حتی خود ما ممکن است گرفتارش شده باشیم و ندانیم
کارهایی انجام میشود که عین منکر است و لباس معروف به تن کرده
و کارهایی وجود دارد که معروف است و منکر تلقی میشود


در طول تاریخ حیا و غیرت دو مقوله ی معروف و مطلوب در جوامع بوده است
اما الان حتی در همین مملکت خود ما به دختری که نخواهد به راحتی با نامحرم ارتباط بر قرار کند می گویند کَم رو
بی حیایی در فرهنگ غرب و حتی خیلی از مردم خود ما یک ارزش شده است
بی غیرتی مردان هم به همین شکل این تازه یکی از پیشه پا افتاده ترین این مصادیق است
در آخرالزمان ابلیس گناه را تئوریزه کرده
به اسم بیماری یا ....
اصلاً شک در وجود مفهومی به اسم گناه!!!!!!!!!!!

و خلاصه همانطور که در تاپیک آیا شما جزو بی عقلها و ابلهان هستید؟ ای کاش میبودیم... هم خدمت شما نقل قول کردم ، حضرت امام صادق علیه السلام هم می فرمایند:

فَإِنَّهُ
سَیَأْتِی عَلَیْکُمْ زَمَانٌ لَا یَنْجُو فِیهِ مِنْ ذَوِی الدِّینِ إِلَّا مَنْ ظَنُّوا أَنَّهُ أَبْلَهُ وَ صَبَّرَ نَفْسَهُ عَلَى أَنْ یُقَالَ [لَهُ‏] إِنَّهُ أَبْلَهُ لَا عَقْلَ لَهُ‏
همانا زمانى براى شما پیش آید که از دینداران نجات نیابد، جز آنکه را مردم ابلهش دانند و خود او هم آماده باشد و تحمل کند که باو گویند ابله و بی عقل است.

اصول کافى-ترجمه مصطفوى، ج‏3، ص: 180ح5-



کار به جایی می رسد که کسی که می خواهد دین دار باشد و مطیع امر خدا باشد به او می گویند بی عقل
می گوید دروغ نباید گفت، پول شبهه ناک نباید خورد
می گویند دیوانه است
می گوییم این وام ها با این درصد های عجیب و غریب اگر حرام قطعی نباشد حداقل شبهه ناک است
می گویند بدبخت بدون این وام ها چه جور می خواهی خونه بخری و یا...
خلاصه می گویند همانکه امام صادق علیه السلام فرمودند
و این همه گیر شدن و پُر شدن جور و ظلمی که لباس عدل پوشیده و منکری که معروف شده است از مهمترین ویژگیهای این تمدن آخرالزمانی ما هست!!!!!!!!!!!!   

درست کردن ایمان و اصلاح قلبم را از کجا شروع کنم؟ (پست ویژه)

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام رفقا
یک حدیث بسیار بسیار بسیار کاربردی از کلام نورانی مولای متقیان امیر بیان امام العارفین یعسوب الدین حضرت امیرالمومنین مولی الموحدین علی بن ابیطلاب علیه السلام روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه را تقدیم میکنم

مولا در خطبه 176 نهج البلاغه ی شریف می فرمایند:
وَ اللَّهِ مَا أَرَى عَبْداً یَتَّقِی تَقْوَى تَنْفَعُهُ حَتَّى [یَخْتَزِنَ‏] یَخْزُنَ لِسَانَهُ ...
وَ لَقَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلوات الله علیه:
لَا یَسْتَقِیمُ إِیمَانُ عَبْدٍ حَتَّى یَسْتَقِیمَ قَلْبُهُ
وَ لَا یَسْتَقِیمُ قَلْبُهُ حَتَّى‏ یَسْتَقِیمَ لِسَانُه‏


به خدا قسم هیچ بنده ی با تقوایی را نمی بینم که از تقوایش بهرهمند گردد مگر آنکه زبان خود را حفظ کند

و همانا از رسول خدا صلوات خدا بر او باد فرمود:

ایمان بنده درست نمی شود تا وقتی که قلبش درست نشود
و قلبش درست نمی شود تا زمانی که زبانش درست نشود


بنده ی فقیر حقیر سراپاتقصیر که چون خر موسی مشتی حدیث و روایت حفظ کرده ایم وقتی به این حدیث شریف برخوردم با خود عهد کردم که بیایم و حداقل برای اصلاح ایمان و قلبم از همین مرابقت از زبان کار را شروع کنم
و مولا هم به طور ضمنی می فرمایند که اگر میخواهی شروع به اصلاح ایمان و قلب کنی باید بدانی که اصلاح زبان از همه ی اینها مهمتر است!!!!
کسی که زبانش دروغ نگفت اول اثرش صدق و صداقت است دوستان

همانطور که قبلاً مفصل در این لینک http://forum.bidari-andishe.ir/thread-309.html

توضیح داده شده است امام سجاد علیه السلام می فرمایند:



ببینید بسیار جالب است، امام می توانستند خیلی چیزها را به عنوان بهترین کلید معرفی کنند، مثلاً صبر، تلاش و پشتکار و استقامت ، حسن تدبیر ، مشورت ، توکل و ... اما میفرمایند بهترین کلید گشایش راستگویی و صداقت است.
اگه می خوای تو زندگیت گره کور نیافته با خودت و مردم و خدا صادق باش
اما چرا؟

از مولا علی میپرسند مؤمن ممکنه دزدی کنه؟
مولا میفرمایند ممکنه
بعد میفرمایند مؤمن ممکنه زنا کنه؟
میگه ممکنه شهوات در یک آن غلبه کنه ولی بعد فوراً به واسطه ی ایمان پشیمان میشه
بعد میپرسن مؤمن ممکنه دروغ بگه؟
مولا میفرمایند نه هرگز، مؤمن هرگز دروغ نمیگه حتی اگه به ظاهر به ضررش باشه
دوستان میدونید چرا مؤمن هرگز دروغ نمیگه؟
آدما برای چی دروغ میگن؟؟؟؟؟؟؟
بله به دو علت،
یا میخوان سودی رو کسب کنند و یا میخوان ضرری رو دفع کنند
و مؤمن معتقد هست که لا مؤثر الفی الوجود الا الله (هیچ اثر بخشی در عالم جز خداوند نیست)
و همچنین معتقد است که نافع و ضار، نفع رساننده حقیقی فقط خداست و تنها خداست که میتواند مانع ضرر انسان شود و به هیچ وجه برای امری که میداند به تنها به دست خداست خود را به دروغ آلوده نمیکند
در حقیقت دروغگو به نوعی مشرک است و دروغ از پایه های شرک است و مؤمن مشرک نیست!


پس در اینجا ارتباط بین صداقت و دروغ نگفتن که تنها یکی از اجزای اصلاح و درست کردن زبان است با حقیقت توحید و ایمان مشخص شد



اما نکات دیگری هم وجود دارد دوستان

مهمترین جایی که نفس و منیت انسان ظهور میکنه کی هست؟
بله وقتی که انسان داره در مورد چیزی صحبت میکنه و خیلی وقتا بدون اینکه دقت کنه منیتش هم بروز و حضور پیدا میکنه و ضمن گفتن خاطراتی یا نقل مطالبی در حقیقت داره غیر مستقیم خود ستایی میکنه و منِ خود را نشان میده

یکی از شاگرادان استادِ استاد می گفت که:

((بهترین کلید گشایش کارها راستگویی است!!))

نقل قول:اگه انسان در جایی که میتونه اظهار فضل کنه، جلوی زبونش رو بگیره و اینکار رو نکنه روحش بزرگ میشهاما اگه جلوی زبونش رو نگیره نفسش بزرگ میشه!!!!!!!

و این نشون میده که این سکوت در جایی که نفس میخواد خود نمایی کنه چه قدر با عبد شدن و جهاد نفس اثر مهمی داره


بعلاوه کسی که زبانش پاک باشه به شدت راه کسب حرام براش بسته میشه و روزیش هم پاک میشه


و در روایت دیگری هم آمده است که:
(اذا ثمَّ العقل نقص الکلام) یعنی هر وقت عقل کامل شد، کلام کم میشه

یعنی اساساً از نشانه های کمال عقل است که انسان زیاده گو نباشه


الا ماشاء الله تا دلتان بخواهد از این جور روایات داریم که مومن کلامش از لغو و بیهوده گویی بسته است
روایات که هیچ
خداوند جل جلاله در قرآن کریم از نشانه های مومن میفرمایند که:
وَ الَّذینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ (3-مومنون)
و آنان که از لغو (و سخن باطل) اعراض (و احتراز) مى‏کنند. (3)

و تازه در سایر موارد هم جز در موارد ضرورت چیزی نمیگوید

پناه بر خدا از غیبت و تهمت و استهزا و .... الی ما شاء الله گناهان رنگ و وا رنگ و فوق سنگین خفنی که این نیم وجبی انجام میده وقتی افسار پاره میکنه

چون بنا ندارم که زیادی صحبت کنم در این موردی که آدم هرچی بگه کم گفته
باقی مطالب رو حواله میدم به این پست:

اندر حکایت جِرم صغیری که جُرمش کبیر است+ قصه ی شیرین غیبت های ما


خلاصه ی کلام من مدتی است که روی اصلاح زبانم تمرکز کردم برای اصلاح قلب و درست شدن ایمانم


و شما را به خدا بروید این خطبه ی حیرت انگیز مولی علی را بخوانید
که این جمله ی گوهر بار تنها یکی از فرازهای آن بود
خطبه 176 نهج البلاغه شریف





اگه راه داشت رفقا، پدر و مادر حقیر رو هم دعا بفرماید


اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
و جعلنا من المستشهدین بین یدیه و لعنت علی اعدائهم اجمعین
استغفرالله الذی لا اله الا هو الحی القیوم ذوالجلال و الاکرام من جمیع ظلمی و جرمی و اسرافی علی نفسی و اتوب الیه
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

اگر این صفت را نداری بدان در دین هنوز فهیم نیستی!!!!!!!

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عرض شد دوستان
مختصر و مفید و بدون اطاله ی کلام
حضرت رسول اکرم در پندهایی که به حضرت ابوذر می دهند کلامی بسیار گوهر بار دارند که می فرمایند:

یَا أَبَا ذَرٍّ:
لَا یَفْقَهُ الرَّجُلُ کُلَّ الْفِقْهِ حَتَّى یَرَى النَّاسَ کُلَّهُمْ فِی جَنْبِ اللَّهِ أَمْثَالَ الْأَبَاعِرِ، ثُمَّ یَرْجِعُ إِلَى نَفْسِهِ فَیَکُونُ هُوَ أَحْقَرَ حَاقِرٍ لَهَا.

ای اباذر:
مرد فقیه نمی شود به تمام معنا (در دینش) تا مردم را در کنار عظمت خدایتعالی بمانند شتران بی ادراک بیند، سپس بخود نگرسیته و خود را کمتر از آنان بیابد

الأمالی (للطوسی)، النص، ص: 534


قربان این کلام نورانی رسول الله بروم

ما خدا را شکر در جنب عظمت خودمان غالباً دیگران را مانند شتران بی مقدار میبینیم
اما عمراً خودمان را هم از این شتران بی مقدار کمتر ببینیم
SmileBlushBlush


یعنی اگر کسی تواضع و ذلت نفس در نزد خودش نیافت اما فکر میکرد که دین را فهمیده برود جلو بوق بزند!!!!

البته می تواند هم برود کنار تا باد بیاید

با توام علی 110 ... برو کنار....

ترجمه هایی معروف که همگی ناقض عدل خداوند است !!(پست ویژه)

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام دوستان
حتماً تا کنون بسیار شنیده اید که فهم دقیق و درست آیات قرآن شدید بسیار وابسته به فهم دقیق و درست ادبیات عرب است و استفاده ی صرف از ترجمه ی آیات نمی تواند به طور کامل گویای مطلب باشد
دیشب داشتم قرآن می خواندم
مثل همیشه بعد از آنکه که آیات عربی را خواندم رفتم سراغ معنی آن و ناگهان رسیدم به این آیه از قرآن کریم که خداوند می فرماید:


فَلَنُذِیقَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا عَذَابًا شَدِیدًا وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِی کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿۲۷-فصلت﴾
ترجمه ای که بنده داشتم از آن مطالعه می کردم معنی را ترجمه ی استاد کاظم پور جوادی است که اینگونه ترجمه کرده اند:
کافران را به طور مسلم عذابی سخت می چشانیم و آنها را بدتر از کردارشان پاداش می دهیم
(27)
همانطور که مشاهده می کنید، این ترجمه ناقض عدل خداوند است و در آیات متعدد خداوند می فرماید که به عمل خیر ده برابر و بیشتر پاداش می دهد اما عمل شر را به همان عقوبت میکند، یا خداوند در حق کسی ظلم نمی کند، یا انسان تنها نتیجه ی همان اعمال بدی که کسب کرده است را می بیند که در ادامه عین آیات را هم إن شاء الله تقدیم می کنم
اما ترجمه ای که اینجا از این آیه ی شریفه انجام شده است می گوید ما کافران را به بدتر از آنچه که انجام داده اند کیفر میدهید
خلاصه کلّی دیشب ما بالا پایین کردیم ببینیم این قضیه ریشه اش چیست
چندین ترجمه ی دیگر را ابتدا نگاهی کردم
ترجمه ی استاد ابوالفضل بهرامپور:
و قطعاً کسانی را که کافر شدند عذابی سخت می چشانیم و حتماً آنها را به بدتر از آنچه که انجام داده اند جزا می دهیم
(27)
ترجمه ی استاد آیتی:
کافران را عذابى سخت مى‏چشانیم و بدتر از آنچه مى‏کرده‏اند
پاداش مى‏دهیم. (27)
ترجمه ی استاد الهی قمشه ای:
ما هم کافران را البته عذابى سخت بچشانیم و بدتر از آنچه مى‏کردند کیفر کنیم. (27)
ترجمه ی استاد فولادوند
:
و قطعاً کسانى را که کافر شده‏اند عذابى سخت مى‏چشانیم و حتماً آنها را به بدتر از آنچه مى‏کرده‏اند جزا مى‏دهیم. (27)

همانطور که مشاهده میکنید
این یک عده از معروفترین ترجمه های قرآن مجید هستند که همگی این اشتباه بزرگ را که موجب یک شبهه ی اعتقادی بزرگ هست را در ترجمه آورده اند
اما منظور از آیه چیست و ترجمه ی صحیح آن چه میشود
منظور از این آیه این است
که اگر یک کسی کافر بود و گناهان دیگری هم داشت، مثلاً دروغ می گفت یا دزدی کرده بود و یا... خداوند آن کافر را به بدترین عملی که انجام داده است که همان کفر او است مجازات می کند
یعنی عبارت این آیه شریفه که می فرماید :
وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِی کَانُوا یَعْمَلُونَ
و آنها را جزا می دهیم به بدتر عملی که انجام داده اند (که در این آیه همان کفر کافران است!)
أَسْوَأَ الَّذِی کَانُوا یَعْمَلُونَ یعنی بدتر عملی که انجام داده ، نه بدتر از عملی که انجام داده
در اینجا مناسب است که تعدادی از ترجمه های صحیح را هم تقدیم کنم
دو تای از این ترجمه های صحیح را در همین لینک می توانید مشاهده بفرماید: http://www.parsquran.com/data/showall.ph...r&lang=far

آیت الله مکارم:
به طور مسلم به کافران عذاب شدیدی می‏چشانیم، و آنها را به بدترین اعمالی که انجام می‏دادند جزا می‏دهیم
.

استاد خرمشاهی:

پس به کافران عذابى سخت بچشانیم، و بر وفق بدترین کارى که کرده‏اند ایشان را جزا دهیم‏
استاد گرمارودی:
و بى‏گمان ما به کافران عذابى سخت مى‏چشانیم و برابر با بدترین کردارى که داشته‏اند کیفرشان مى‏دهیم


مرحوم استاد صفارزاده
:
پس محقّقاً به کافران عذاب شدیدى خواهیم چشانید و آنها را بر اساس بدترین اعمالشان کیفر خواهیم داد
استاد انصاریان:
به یقین کافران را عذابى سخت مى‏چشانیم، و بى‏تردید آنان را بر پایه بدترین اعمالى که همواره مرتکب مى‏شدند، کیفر مى‏دهیم
.

آیت الله مشکینی
:
پس ما هم بى‏تردید کسانى را که کفر ورزیدند عذاب سختى مى‏چشانیم و حتما آنها را به کارهاى بسیار زشتى که مى‏کردند کیفر مى‏دهیم یا تجسم عینى کارهاى بدشان را کیفر اخروى آنها مى‏کنیم
در آیه 71 سوره ی اسراء خداوند می فرماید:
یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ فَمَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمینِهِ فَأُولئِکَ یَقْرَؤُنَ کِتابَهُمْ وَ لا یُظْلَمُونَ فَتیلاً (71)
[یاد کن‏] روزى را که هر گروهى از مردم را با پیشوایشان مى‏خوانیم پس کسانى که نامه اعمالشان را به دست راستشان دهند، پس آنان نامه خود را [با شادى و خوشحالى‏] مى‏خوانند و {حتی} به اندازه رشته میان هسته خرما مورد ستم قرار نمى‏گیرند. (71)

یا در آیه 160 سوره ی انعام خداوند می فرماید
مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلا یُجْزى‏ إِلاَّ مِثْلَها وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ (160-انعام)
کسانى که نیکى آورند ده برابر آن (پاداش) دارند و کسانى که بدى آورند جز همانند آن کیفر نمى‏بینند و به آنان ستم نخواهد شد


ببینید دوستان
علت ایجاد این تاپیک صرفاً توجه دادن شما به این اشتباه رایج ترجمه در ترجمه های نسبتاً معروف نبود
ریشه ی بسیاری از کج فهمی ها و شبهه ها همین جهل ما یا کم توجهی ما نسبت به قواعد دقیق ادبیات عرب است
و بسیاری از کسانی هم که به دنبال سو استفاده و شبهه افکنی هستند نیز می توانند از جهل ما نسبت به این مسئله استفاده کنند و ما را به زعم خود با انبوهی از شبهات و تناقضات در آیات و روایات مواجه کنند

مولا علی در کلام نورانی خود توصیه ای ویژه به جوانان دارند برای حفظ دینشان
مولا نمی فرمایند ای جوانان اگر میخواهید که دینتان حفظ شود به طور مثال تقوا داشته باشید و یا... (توجه کنید که معنای این حرف نعوذاً بالله کم توجهی به مقوله ی تقوا نیست!) معنای این حرف این است که اگر جوان میخواهد دینش حفظ شود باید این توصیه مولا همت گمارند که می فرمایند:
عن علىّ علیه السّلام: یا معشر الفتیان حصّنوا اعراضکم بالادب و دینکم بالعلم.

على علیه السّلام فرموده است: اى گروه جوانان، شرف انسانى خود را با ادب آموزى و دین خویشتن را با علم و دانش حفظ کنید.
الحدیت-روایات تربیتى، ج‏2، ص: 51
این جمله را جادارد که با طلا نوشت
مولا مخصوصاً گروه جوانان را اینجا مخاطب کرده اند و می فرمایند جوان باید دینش را علم حفظ کند
یعنی برویم علم در دین خود بدست آوریم، تفقه کنیم تا در مقابل دو تا شبهه که واقع شدیم پایه های اعتقادیمان نلرزد
بد نیست که به این تاپیک هم نظری بیفاکنید:


من برای دینم وقت ندارم!





به عنوان نمونه ی دیگر که ادب تفهیم درست از ادبیات عرب باعث شبه شده همان حدیث معروف مولا علی در مورد ناقص العقل بودن زنان است:

استدعا دارم کاملاً به دقت مطالعه فرماید!


مشکل ما در مورد عبارت ناقص العقل بودن زنان اینه که فکر میکنیم معنای نقص در عربی هم مثل فارسیه.
در فارسی نقص یعنی کمبود!


ولی در عربی معناش این نیست. اگه به لغنتنامه ها مراجعه کنین، نقص رو "خسران من الحظّ" معنی کنند. یعنی کاهش در بهره برداری یا خلاصه تر به معنای کم بهره گیری نه کمبود!.


حالا فرق اینها چیست؟

در روایات آمده (اذا ثمَّ العقل نقص الکلام) یعنی هر وقت عقل کامل شد، کلام کم میشه. [b]اینجا منظورش این نیست که هر کی عقلش کامل تره کمتر میتونه حرف بزنه!
بلکه میخواد بگه هر کسی عقلش کامل میشه کمتر حرف میزنه و این با کمبود خیلی فرق میکنه[/b].


مثلاً! اگه اردوی ما هفتصد هزار تومان هزینه داشته باشه و بوجه مون پانصد هزار تومان باشه ما فارسی زبان ها میگیم نقص و کمبود بودجه داریم ولی در عربی بر عکسه! یعنی اگه هفتصد هزار تومان بودجه داشته باشیم فقط پانصد هزار تومانش رو خرج کنیم اینجا عرب میگه ناقصه! یعنی کمتر از بودجه بهره گرفته!

در نیتجه ناقص العقل بودن در اینجا یعنی نوع زنان کمبود عقل ندارند، بلکه از عقلی که خداوند به طور یکسان در اختیار زن و مرد قرار داده کمتر استفاده میکنند

حالا چی شده که کمتر استفاده میکنند؟


به خاطر این که خداوند همراه نعمت عقل به زن و مرد نعمت عواطف رو هم عنایت کرده و بارها دیده شده چه در مرد و چه در زن، عقل و عاطفه در برابر هم قرار گرفته اند که گاهی باید میدان را به عقل داد و گاهی به عواطف، ولی نوع زن چون از عواطف سرشار برخورداند و این هم بخاطر نقش تربیتی و محبتی است که به زن در دستگاه آفرینش داده اند، باعث شده در تقابل عقل و احساس، عموماً زنان طرف احساس رو گرفته و کمتر از عقل بهره بگیرن. از یک جنبه ی دیگر هم حضرت علی می فرمایند که عقل دو قسمته؛ عقل طبیعی و عقل تجربی و عقل تجربی قسمتی از عقله که شخص باید پرورش بده. حالا اون چیزی که زنها کمتر از اون بهره بردای میکنند شاید همین عقل تجربیه و... البته میبینیم که این هم قابل رفعه.


حالا سوال اینه که اگه قابل رفعه چرا حضرت علی کل زن ها رو مورد خطاب قرار داده اند؟

ببینید وقتی حضرت علی توصیفی رو در مورد زنان به کار میبرند چند حالت رو می شه در نظر گرفت.
یا فقط زنان عصر خودشون شامل این ویژگی میشن که اینطور نیست چون دلایلی که حضرت در مورد ادعاشون می آرند مربوط به همه زمان هاست.
یا این ادعا در مورد همه ی زنها صادقه که اون هم درست نیست. چون که زن هایی مثل حضرت زهرا و حضرت زینب از این قائده مستثنی اند.
پس میشه حالت سوم دیگه ای رو گفت. در این حالت منظور طبیعت اولیه زنانه که البته این طبیعت با تربیت قابل تغییر و اصلاحه ولی چون عموم زنها هم معلوم نیست بتونند کاملاً این حالت رو تغییر بدهند گفتار حضرت کلی بیان شده و هر کسی میتونه خودش رو از مصادیق این جمله خارج کنه

{درست مثل اینکه بگیم مردها از زنها قوی تر است، نوع خلقت اولیه عموم مردها از نظر قوای بدنی قویتر از نوع خلقت اولیه عموم زن هاست اما یه زن میتونه بره به طور مثال ورزش رزمی قهرمان المپیک هم بشه و یه تنه حریف چند مرد معمولی بشه!
اما حکم کلی قدرت بیشتر بدنی مرد نسبت به زن همچنان برقرار است!}





البته یک نکته ی بسیار مهم دیگر هم تقدیم میکنم که در مورد فیزیولوژی مغز زن و مرد و تفاوت بنیادین اونهاست

[b]مغز دو نیمکره دارد


یکی مخصوص عواطف و دیگری مخصوص استدلال و استنتاج و منطق

در مرد ها هر دوی این نیمکره ها مجزا از هم کار میکنند، یعنی مرد می توانند به طور کامل تقریباً منطقی فکر کند و یا کاملاً عاطفی باشد

اما در زنان به دلیل نوع نقشی که برایشان خدا در نظر گرفته در هستی برای رسیدن به کمالشان هر دوی این نیمکره ها دائم با هم ارتباط دارند و یک زن هیچ وقت نمی تونه تصمیمش مطلقاً منطقی و خالی از هر گونه احساس و عاطفه باشد چون هر دوی این نیمکره های احساس و منطق با هم در ارتباطند[/b]

و مادر هر چند هم که عقل حکم کنه که فرزندش عملی مرتکب شده که لایق مهر مادری نیست اما همواره مهر مادرانه جلوی اقدام کاملاً منطقی را از مادر میگیرد

خلاصه ی کلام آنکه برادران و خواهران ایمانی
اگر میخواهیم دینمان در ایام جوانی حفظ شود در این دوران آخرالزمان علاوه بر تقوا و .... بنابر صریح فرمایش مولا علی نیاز داریم که برویم و دینمان را بفهمیم و نسبت به آن علم و تفقه و فهم پیدا کنیم.
یا علی
التماس دعا برای پدر و مادر حقیر   

مباحثی پیرامون جبر و اختیار و رزق و روزی و آزمایش و ........

بسم الله الرحمن الرحیم
.
با توجه به اینکه به صورت پراکنده، حقیر بارها و بارها در لابه لای تاپیک های متعدد این مباحث رو تقدیم رفقا کردم بر آن شدم که یکبار به صورت یک تاپیک مجزا آن را تقدیم کنم
مباحث در حقیقت ارسال پایانی بنده از تاپیک من میگویم که این امتحان خدا نیست بی کفایتی مسولین است! است
طبیعی است که اگر کسی حوصله کند و تمام ارسالهای تاپیک بالا را تا به آخر دنبال کند به احتمال فراوان بهتر بحث برایش جا خواهد افتاد اما به هر تقدیر خواندن مباحث مطرح شده که به طور عمده مربوط به مسئله ی:
جبر و اختیار و
رزق و روزی و
امتحان و آزمایش و
هدایت و گمراهی هست میتواند پاسخگویی بسیاری از سوالاتی باشد که به جرأت می توانم بگویم تا کنون در این دو سال بیش از 10 بار به رفقای تالار در لابه لای تاپیک ها پاسخ گفته ام إن شاء الله
لطفاً اگر لینکی ارائه شده است برای تکمیل بحث ، در انتهای متن مجدد به آنها هم مراجعه بفرماید که مباحث بسیار تکمیل خواهد شد.

(۱۷/آبان/۹۱ ۱۹:۴۷)شاهین نقوی نوشته است: سلام علیکم ، اینطور که من تاریخ اسلام را خوانده ام ، بحث جبر و اختیار در بین مکاتب اسلامی بسیار شدید



بوده و هر گروهی هم با نفسیر خاص خود از قرآن ،حق را به خود می داده ، و هیچکدان هم نتوانستند آن یکی



را قانع کنند ، به هرحال من زیاد این بحث کلامی مدنظرم نیست بلکه با این جمله روحانیت حاکم فعلی مشکل



دارم که به مردم عوام الناس( و به خصوص قشر ضعیف ) می گویند که اگر اوضاع اقتصادی بد است ( و روز به روز



هم بدتر می شود ) این مشیت خداست و آزمون الهی است و شما مردم دیندار باید صبر کنید و راضی باشید



به این حالتی که خدا به وجود آورده است !



منظور آن روزی، روزی معنوی است ، خدا در امور مادی جهان مادی فعلی ، نقش ناظر را دارد و در امور مادی دخالت



نمی کند تا اختیار انسانی از بین نرود ( چون اگر اختیار به هر شکلی از بین برود مفهوم عقاب و ثواب هم بی معنا



می شد ) مثلا اگر می خواست دخالت کند صاعقه ای بر سر اولی و دومی می فرستاد یا کشندگان حسین را قبل از



عمل شنیعشان به سنگ تبدیل می کرد ! ( البته در امور معنوی و توفیق های روحی و ملکوتی ، دخالت دارد)





در ضمن آن روایاتی از شیعه که می گویند نه جبر است نه اختیار بل امری بین آنها، ضعیف هستند و قابل تشکیک،



چون جبر و اختیار مفهومی باینری است یعنی مثل لامپ برق است یعنی یا خاموش خاموش است یا روشن روشن



و حالت میانه ندارد .


به لطف خداوند تبارک و تعالی فرصتی دست داده تا مباحث نیمه تمامی که در تالار از حقیر به جای مانده را به اتمام رسانده و مدتی به غیبت صغرا و کسی چه میداند شاید هم کبرا برویم
سعی میکنم به تدریج و به مرور پاسخ بند بند مسائل پیش آمده را در حد وسع اندکم تقدیم نمایم

(۱۷/آبان/۹۱ ۱۹:۴۷)شاهین نقوی نوشته است: منظور آن روزی، روزی معنوی است


اولاً کلام، کلام باطل و بی پایه ای است و مفهوم رزق یک معنای عام دارد که در متن آیه هم مقید به هیچ قیدی نشده است و هم مادی و هم معنوی را شامل می شود

(۱۷/آبان/۹۱ ۱۹:۴۷)شاهین نقوی نوشته است: منظور آن روزی، روزی معنوی است ، خدا در امور مادی جهان مادی فعلی ، نقش ناظر را دارد و در امور مادی دخالت



نمی کند تا اختیار انسانی از بین نرود ( چون اگر اختیار به هر شکلی از بین برود مفهوم عقاب و ثواب هم بی معنا



می شد ) مثلا اگر می خواست دخالت کند صاعقه ای بر سر اولی و دومی می فرستاد یا کشندگان حسین را قبل از



عمل شنیعشان به سنگ تبدیل می کرد ! ( البته در امور معنوی و توفیق های روحی و ملکوتی ، دخالت دارد)


خود شما کلام خودتان را نقض کرده اید
حتی اگر در امور معنوی دخیل باشد باز هم با استدلال شما جبر حاصل شده و بی معنی میشود
پس اصلاً مفهوم دخالت خدا را متوجه نشده اید و به زودی با مثال های نقض متعدد قرآنی مطلب را سعی میکنم به لطف خدا و عنایت حضرت حجت إن شاء الله تبیین کنم

(۱۷/آبان/۹۱ ۱۹:۴۷)شاهین نقوی نوشته است: منظور آن روزی، روزی معنوی است ، خدا در امور مادی جهان مادی فعلی ، نقش ناظر را دارد و در امور مادی دخالت



نمی کند تا اختیار انسانی از بین نرود ( چون اگر اختیار به هر شکلی از بین برود مفهوم عقاب و ثواب هم بی معنا



می شد ) مثلا اگر می خواست دخالت کند صاعقه ای بر سر اولی و دومی می فرستاد یا کشندگان حسین را قبل از



عمل شنیعشان به سنگ تبدیل می کرد ! ( البته در امور معنوی و توفیق های روحی و ملکوتی ، دخالت دارد)


الان در قصه تولد حضرت موسی علیه السلام
آیا مگر فرعون تمام توان خویش را صرف پیدا کردن و کشتن حضرت موسی علیه السلام نکرد؟
اما چه شد؟ آخر خواست خدا محقق شد و وعده ی خدا به مادر حضرت موسی محقق شد و خداوند جوری دخالت و تدبیر کرد تا موسی در آغوش خود فرعون که قصد کشتنش را داشت قرار بگیرد و در خانه ی خود او بزرگ شود و تحت مهر مادرش باشد
الان جبر شد اینجا؟ یعنی فرعون مطابق اختیارش عمل نکرد؟

ببیینید دوستان عزیز استدعا دارم خوب به این قسمت از مطالبی که در باب جبر و اختیار تقدیم می کنم دقت بفرمایید!
معنای جبر سلب اختیار از انسان است
معنای نظارت خدا، تفویض امور است و همان ادعایی که یهود می کند و تحت این عبارت قرآن مطرح می شود که می گویند
یدالله مغلوله (دست خدا بسته است) وعده ای داده و عالم علت و معلولی خلق کرده و مجبور است بر اساس همین ها عمل کند و خداوند به شدیدترین وجه پاسخ میدهد که دو دست (علم و قدرت) خدا باز است
بعلاوه خداوند در آیات متعدد خود را فعال معرفی می کند
و یکی از چندین مثال قرآنیش را در همین قصه ی به دنیا آمدن حضرت موسی تقدیم کردم
باید بدانیم که اثر بخش به تمام عوامل فقط خداست!!!!!!!
یعنی تا خداوند اذن ندهد امری در عالم محقق نمی شود

به طول مثال تا خداوند اذن ندهد چاقو گلوی حضرت اسماعیل را نمی برد!!!!!! ولو که به ظاهر اثر برندگی در ذات چاقو باشد!!!!!
اما بسیار توجه بفرماید که این مسئله را قاطی نکنید با مسئله ی رضای الهی
ببینید تا خداوند اذن ندهد مردم نمی توانند در روز عاشورا آن فجایع را بر سر بهترین مخلوقات خداوند به بار آورند
اما معنای هر اذن دادنی رضای خدا نیست
خداوند رضایت خود را در تشریعش و احکام دینش و کتابش و کلام فرستادگانش مشخص کرده است
اما اگر بنا باشد تنها به تحقق اموری که مورد رضایش هست اذن بدهد دیگر موجود مختاری وجود خارجی نخواهد داشت
دیگر مشخص نمیشود که هر کسی که ادعای ایمان میکند و فکر میکند با ایمان است و مدعی ایمان است عیار ایمانش چه قدر است
در محل ابتلا و آزمایش است که مشخص می شود برای خودم که من چه کاره هستم!!!!!!!!

بعلاوه ثواب و عقاب به طرز چشم گیری به این نیت ها تعلق می گیرد که برای تحقق در عالم وجود و عینیت بخشیدن به آنها شخص تلاش میکند،
اما الزاماً عامل تامه نخواهد بود نیت من و تلاش من برای محقق شدن یک مسئله در عالم خارج
بلکه باید با مشیت خداوند هم همراه باشد و خداوند به آن اذن دهد و همانطور هم که خدمت شما عرض کردم، هر اذنی نشان از رضایت خداوند به آن نیست
موجود مختار نیت میکند کار خیر یا شرّی انجام دهد، بعد مطابق نیتش سعی میکند لوازمی که محقق کننده ی آن نیتش در عالم خارج است را هم فراهم کند، اما تا مشیت الهی به آن تعلق نگیرد محقق نمیشود
یک مثال قرآنی دیگر آن میشود قصه ی آتش زدن حضرت ابراهیم علیه السلام
آنها قصد کشتن ابراهیم علیه السلام را میکنند و مطابق آن هم عواملی محیا میکنند و دست به اقدام هم می زنند، اما تمام این اسباب و علت سازی ها برای محقق شدن آن نیت در عالم خارج کافی نیست تا اذن خدا به آن تعلق نگیرد
اما همان نیت و تلاش برای عملی کردن آن ثواب و عقاب را به دنبال دارد و معنایش هم جبر نیست
و همانطور هم که دیدید در هیچ یک از این موارد اختیار تام و تفویض امور هم به انسان داده نشده و خدا به عنوان ناظر تنها در سیستم موجود نیست!!!!!!!!!!!
پس نه جبر است و نه اختیار تام امری است بین الامر


(۱۷/آبان/۹۱ ۱۹:۴۷)شاهین نقوی نوشته است: در ضمن آن روایاتی از شیعه که می گویند نه جبر است نه اختیار بل امری بین آنها، ضعیف هستند و قابل تشکیک،



چون جبر و اختیار مفهومی باینری است یعنی مثل لامپ برق است یعنی یا خاموش خاموش است یا روشن روشن



و حالت میانه ندارد .

نه روایاتش ضعیف هستند و نه قابل تشکیک
حضرت امام هادی علیه السلام در پاسخ به سوالی که از ایشان در خصوص جبر و اختیار می پرسند به صورت مبسوط بر اساس آیات قرآن اثبات می کنند که نه جبر است و نه اختیار بلکه امری است بین این دو
مشروح این نامه ی بسیار ارزشمند و پاسخ فوق العاده حضرت امام هادی علیه السلام را می توانید در این لینک مشاهده بفرماید:
تالار گفتگوی بیداری اندیشه-چه خواهد شد؟ (سرنوشت یا همان تقدیر چیست؟)


(۱۷/آبان/۹۱ ۱۹:۵۱)شاهین نقوی نوشته است: طبق نظر شیعه، نفس قدرت برای غیرمعصوم ، فساد آور است و این موضوع ردخور ندارد .


جناب آقای نقوی شما مدعی هستید برای ادعای خود مدرک ارائه کنید
بنده در آیات قرآن و روایات چنین چیزی ندیده ام
شما که مدعی شده اید برای ادعای خود سند بیاورید از منابع دست اول شیعه!


(۱۸/آبان/۹۱ ۱۰:۵۷)راز گل سرخ نوشته است:

سلام



سوالم اینه که



حالا چه کسی این تشخیص را داده که این وضع بد اقتصادی آزمون اقتصادی یا امتحان الهی میباشد ؟؟



ایا امام یامعصومی امده گفته که تو امتحان الهی هستید ؟؟



یا یک حدسیاتی میباشد ؟


ببینید دوستان
احساس میکنم که برداشت شما رفقا اساساً از مفهوم امتحان مقادیری درست نیست
ببینید هر واقعه ای و هر لحظه از زندگی انسان امتحان است
به چه معنا
مثلاً برای بنده اگر مسئولی در نظام باشم که تصمیماتم اثر کلان در مباحث اقتصادی داشته باشد
ببینیم امتحان به چه شکل خواهد بود:
اگر من بدون مشورت با خبره و اهل فنی که اهل تقوا و خداترسی باشد دست به عملی بزنم که نمیدانم اثرش بر اقتصاد این مملکت چیست و به قول امام معصوم بدون علم دست به کاری بزنم ، خسارتها و خرابی هایی که به بار می آورم بیش از اصلاحش خواهد بود
خود آن مقام برایم امتخانی است که آیا برای انجام کارهایم بهترین مشورت را از بهترین و خبره ترین و با تقواترین افراد میگریم و سعی میکنم درست ترین و خداپسندانه ترین تصمیم را بگیرم یا نه



از آن رأس و اثر بخش ترین تمام لایه های میانی را رها میکنیم و فرض را هم می گذاریم بر تصمیماتی که غلط اتخاذ شده (حالا یا از سر جهالت یا نادانی یا از سر خیانت و ....) و نتیجه اش شده است شرایط بد اقتصادی برای منی که یک آدم عادی هستم در اثر بخشی در ساختار اقتصادی
اینجا امتحانم چی هست؟
امتحانم این است که آیا من که به دلایل متعدد الان پول حلال کمی می توانم بدست بیاورم برای رفع حاجاتم رو به حرام می آورم یا صبر میکنم
یک مثال بزنم
ببینید دوستان
در زمان رسول خدا
قصه ی شعب ابیطالب را شنیده اید دیگر
خدا می خواهد بفهماند که بر سر کلمه ی حق ایستادن بها دارد
سختی دارد
و اگر کسی ادعای ایمان دارد
باید پای سختی های آن هم بیاستد
دزدی نکند و تنها به فکر توسعه ی رزوی از راه های حلال باشد

پس میبینید که در هر حالتی مسئله ی امتحان پا برجاست
برای هر کسی به یک شکلی!!!!!!!


اما مبحثی مهم در مورد اینکه چرا رزق تنها به دست خداست؟
و این مبحث چگونه با اختیار ما قابل جمع است و شاهد مثالهایش از قرآن چیست؟
و تکلیف ما این وسط نسبت به این روزی مقدر چیست؟


بحث نخست در مورد اثبات اینکه روزی فقط به دست خداست
دو مثال قرآن تقدیم دوستان می کنم:
ابتدا:
أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّ اللَّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ (37-روم)
آیا نمى‏بینند که خدا روزى هر کس را که بخواهد فراوان مى‏کند یا او را تنگ روزى مى‏سازد؟ در این عبرتهایى است براى مردمى که ایمان مى‏آورند. (37)
در این آیات به صراحت روزی مقدر الهی ترسیم شده است!!!!! که بنا به حکمت و مشیتش به هر که بخواهد وسعت می دهد و به هر که بخواهد تنگ می گیرد

در پاسخ به کسانی که مدعی هستند که علمشان و تدبیرشان در رزق و روزی آنها اثر دارد یک آیه قرآن و یک روایت را تقدیم می کنم:

زمانی که به قارون میگن بابا جون بیا یکم از این همه پولی که داری احسان و انفاق کن چی جواب میده؟
میگه:
قالَ إِنَّما أُوتیتُهُ عَلى‏ عِلْمٍ عِنْدی(78-قصص)
گفت: همانا اینها که به من داده شده به خاطر آن علمی است که نزد من است

یعنی مالش را و ثروتش را نسبت داده به علمش

هر کسی که چنین فکری کند، یعنی مال و ثروت را تنها به علم خودش مستند کند و وابسته کند، این قارون صفت است!
و در روایات داریم که گاهی خداوند اراده میکند تا به یک بنده ی احمقش رزق فراوان بدهد تا آنها که به زعم خودشان باهوشند فکر نکنند پول تنها وابسته به تدبیر خودشان است


همانطور که یکی از مظاهر رزق، عمر انسان است و مقدارش به دست خداست
و همانطور که ما یک اجل معلق دارم و یک اجل مسمی
و همانطور که اعمالی خیر و شر انسان یا دعای دیگران یا عوامل بسیار دیگر در این مقدار عمر اثر دارد
اما تا خدا اذن ندهد کسی اجلش فرا نمی رسد و اگر کسی به اجل حتمی خود رسید دیگر هر کاری هم که بکند لحظه ای نمیتواند بیشتر زندگی کند

به همان شکل کسی هم که فکر کند روزی اش دست خودش است نمی تواند با حرص و یا تدبیر خودش از آن رزق مقدر بنابر صریح آیات و روایات پیشه بگیرد

البته باز این جا خوب بفهمید دوستان مسئله را

خداوند مکلف کرده بندگانش را تا برای اینکه رزقشان را بدست آوردند دابة (یعنی جنبنده و تلاش گر باشند)


در کلام معصوم داریم که خدا دوست دارد تا بنده اش را در حال تلاش برای کسب رزق حلال ببیند و از بنده ای که بار خود را بیاندازد به دوش دیگران در مسئله ی رزق بیزار است!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

ما وظیفه داریم که برویم برای کسب روزی تلاش کنیم
اما اینکه این تلاش من حاصلش چه مقدار روزی می شود این بدست خداست
و یکی از مظاهر تدبیر و امتحان و ابتلای خدا هم هست!!!



در آیات و روایات موارد متعددی از سوی خود خداوند از طریق قرآن و کلام معصومین برای وسعت رزق ذکر شده و منابع متعدد هم ذکر شده که عامل کاهش رزق است

و منتها تدبیر کننده ی نهایی مقدار آن بنا به مشیت و حکمت بالغه ی خداوند تنها خود خداوند است


اما یک پاسخ به این پرسش بسیار مهم:
چرا رزق تنها به دست خداست؟

چون در روز قیامت
خداوند می فرماید
ای بنده ی من
من تنها کسی بودم که به تو رزق میدادم
به چه حقی از غیر من اطاعت کردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خداوند در قرآن کریم می فرماید:
ما أُریدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَ ما أُریدُ أَنْ یُطْعِمُونِ (57)
إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتینُ (58-الذاریات)
از آنها رزقى نمى‏خواهم و نمى‏خواهم که مرا اطعام کنند. (57)
خداست روزى‏دهنده. و اوست صاحب نیرویى سخت استوار. (58)

یا در آیه ای دیگر تعبیر بسیار لطیفتر و دقیقتری دارد قرآن کریم
می فرماید:

لا نَسْئَلُکَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُکَ وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى‏ (132-طه)
از تو روزى نمى‏خواهیم. ما به تو روزى مى‏دهیم. و عاقبت خیر از آنِ پرهیزگاران است. (132)

خداوند به صراحت می فرماید در این آیه ی شریفه که روزی با خود خدا است
و خداوند آن را به بنده اش می رساند
خداوند از بنده اش رزق نمی خواهد بلکه تقوا می خواهد
و از مظاهر رعایت تقوا در مسئله ی رزق این است که شخص به دنبال کسب روزی حلال تلاش کند(اما مقدار روزی ای که بنابر این تلاش بدست می آید بدست خداست، می تواند خداوند توسعه دهد و میتواند تنگ بگیرد و در هر دوی این حالات هم غرض امتحان است!!!!!!!!!!!!!!!!!!)


امام صادق علیه السلام در مسئله شغل می فرمایند به این مضمون که هر شحص برای موفقیت در شغلش به سه چیز نیاز دارد
یکی تخصص
یکی تعهد و وفای به عهد
یکی کسب رضای مشتری تا جایی که مخالف رضای خدا نباشد!!!!!

باز اگر در این زمینه سوالی بود بفرماید در حد وسعم إن شاء الله پاسخگو خواهم بود


(۱۹/آبان/۹۱ ۲۰:۵۰)A L I نوشته است: وقتی امتحان الهی هست که 100% جامعه مسلمون باشند و اسلامی باشند!
اولن کل جمعیت ایران مسلمون نیستن....دومن از همون مسلمون همه شیعه نیستن!!


در مفهوم آزمایش که بالا مفصل بحث شده و ابطال این گفته به اثبات رسیده و آزمایش خداوند از هر قشری و نه تنها مسلمان و یا شیعیان بلکه از هم موجود مختاری گرفته خواهد شد!!!!!!

(۱۹/آبان/۹۱ ۲۰:۵۰)A L I نوشته است: بعضی ها میگن علت این گرانیها تحریمها هست...بله کاملن درسته!! ولی قسمت زیادی از این گرانیها نتیجه سیاست اقتصادی غلط مسئولین کشور هست!
و در ثانیه همین تحریمها نتیجه چی هست؟!اونم نتیجه سیاست خارجه غلط دولت و خود شخص رئیس جمهور هست!!!
حیف که هیچ کدوم از این مسئولین تشریف نمیارن دانشگاه ما...کلی حرف دارم که بزنم!!


ممکن است پاره ای از آنها به علت تحریمها باشد
اما می توانم با آیات قرآن اثبات کنم که باید در مقابل حرف استکبار ایستاد اگر ادعای ایمان داریم
ولو که کار به شعب ابیطالب هم برسد
اما اگر شما اعتقادی به قرآن و خدا و اسلام ندارید باید بفرماید تا بحث برون دینی با شما دوست گرامی در این خصوص داشته باشیم
البته به جز اینکه کلیت سازش نکردن با مستکبر اصل غیر قابل گذشت در اسلام و آیات قرآن و سیره ی معصومین است شکی نیست و هیچ گونه انتقادی هم اگر مسلمان هستید برش وارد نیست
اما در چگونگی این سازش نکردن و تاکتیکهای عدم سازش شاید بشود متفاوت و بهتر از وضع موجود عمل کرد
این را بنده نظری ندارم در موردش


(۲۰/آبان/۹۱ ۱۱:۴۶)blue.blood نوشته است:
پس اگه این حرف ِ شما رو یه مقدار توجه کرد میشه اینطور هم برداشت کرد که ، چرا ظالم ظالم شده ؟ چون خدا هدایتش نکرده ، ظالم شده و نور ِ هدایت بهش نمیرسه ...
همه که از اول یکسان خلق میشن ، با فطرت ِ پاک ... پس چرا یکی میشه ظالم یکی خوب ؟! به خاطر ِ نوع ِ هدایت و خواست ِ خداست دیگه ...



واللا من مقیاس سنجش اعمالم توی ِ وجودمه ، وجدان دارم و میدونم که تهمت زدن و دروغ گفتن و این چیزا خارج از اون وجدان ِ انسانی هست .


ببین بلو جان
من از حرف خودت برای نقض حرف خودت عمل میکنم
لطفاً با دقت تبیین بحث جبر و اختیار رو که بالا تقدیم کردم مطالعه کن
ببین خودت میگی من میدونم دروغ بد هست
یا خیلی از کارهای دیگه که میدونیم گناه هست
اما انجامش میدیم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اینکه میدونیم گناه هست
میشه همان هدایت فطری اولیه که برای همه هست
حالا چون ما موجود مختاریم
میتونیم در بین دو راهی عمل طبق آنچه که میدانیم غلط است یا عمل طبق آنچه میدانیم درست است یکی را انتخاب کنیم
اگر آگاهانه بیاییم و عمل غلط را انجام دهیم این می شود ظلم در حق خود که آگاهانه هم انجام داده ایم
مثلاً میدانیم نباید دروغ بگوییم
اما میگوییم
میدانیم نگاه به ناموس مردم نباید کرد
نگاه می کنیم
میدانیم نباید بدون علم تهمت زد
می زنیم
وقتی با آگاهی کامل تمام این مصادیق ظلم در حق خود را انجام میدهیم کم کم خودمان ، با دست و خودمان ، خودمان را از هدایت خداوند باز میداریم
مانند زمانی که یک پرده ی ضخیم جلوی پنجره بیاندزیم و بعد مدعی شویم که خورشید روشنی بخش نیست
.
در مسئله خیر و شر و ارتباط آن با خدا و اراده و ربوبیت خداوند هم خوب است که به این تاپیک مراجعه بفرماید :
چرا خدا بیماری های کشنده را آفرید؟!P#

التماس دعای فراوان برای پدر و مادر حقیر
یا علی
خدا حافظ و نگهدار و هادی همه ی ما

عبادت بی رنج

سلام

گویند عبادت بی رنج، سکوت است

مدتی نیازمند عبادت بی رنج هستم

شدیداً محتایج دعایتان هستم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و لعنت علی اعدائهم اجمعین و جعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المشتهدین بین یدیه

اذکار و ادعیه و حرزهایی معتبر در دفع شر اجنه!

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عرض شد دوستان
در پی این پیام خصوصی:
نقل قول:
 
سلام خدمت علی اقا
یه راست میرم سر اصل مطلب ما یه قومی داریم که تو خونشون پر جن شده میخواستم بدونم


شما کتابی یا راهنمایی چیزی ندارین تا بیخیال این خانواده بشن نا گفته نماند این خانواده بسیار مذهبی هستن
یا علی
لازم دیدم تا یکسری از معتبرترین ادعیه و اذکار و حرزهایی که از 14 معصوم در این خصوص رسیده است را تقدیم کنم

مورد شماره 1:
دعای مجرب:
این دعا جزو ادعیه صبح و شام است که بنده به توفیق الهی معمولاً هر رزو صبح میخوانم
به معنی آن توجهی ویژه کنید که بسیار بسیار ارزشمند است!

روایت است از انس که گفت:

حضرت رسول(صلوات الله علیه) فرمود که هر کس این دعا را در هر صبح و شام بخواند خداوند عز و جل چهار ملک بر او موکل کند که او را از رو به رو و پشت سر و راست و چپ محافظت کنند و در امان خداوند باشد و اگر همه ی خلایق از جن و انس تلاش کنند که به او آسیبی رسانند نخواهند توانست.

نتوانند و آن دعا این است:‌

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم

بِسْمِ اللهِ خَیْرِ الْأَسْماءِ

بِسْمِ اللهِ رَبِّ الْأَرْضِ وَ السَّماءِ

بِسْمِ اللهِ الَّذی لا یَضُرُّ مَعَ اِسْمِهِ سَمُّ وَلاداءٌ

بِسْمِ اللهِ اَصْبَحْتُ وَ عَلَی اللهِ تَوَکَّلْتُ

بِسْمِ اللهِ عَلی قَلْبی وَ نَفْسی

بِسْمِ اللهِ عَلی دِینی وَ عَقْلی

بِسْمِ اللهِ عَلی اَهْلی وَ مالی

بِسْمِ اللهِ عَلی ما اَعْطانی رَبی

بِسْمِ اللهِ الَّذی لا یَضُرُّ مَعَ اِسْمِهِ شَیْءٌ فِی الْأَرْضِ وَ لافِی السَّماءِ وَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ

اللهُ اللهُ رَبّی لا اُشْرِکُ بِهِ شَیْئاً

اَللهُ اَکْبَرُ اَللهُ اَکْبَرُ وَ اَعَزُّ وَ اَجَلُّ مِمّا اَخافُ وَ اَحْذَرُ عَزَّ جارُکَ وَ جَلَّ ثَناؤُکَ وَ لا اِلهَ غَیْرُکَ

اَللّهُمَّ اِنّی اَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ نَفْسی

وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ سُلْطانٍ شَدیدٍ

وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ شَیْطانٍ مُریدٍ

وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ جَبّارٍ عَنیدٍ

وَ مِنْ شَرِّ قَضاءِ السُّوءِ

وَ مِنْ کُلِّ دابَّهٍ اَنْتَ اخِدٌ بِناصِیَتِها

اِنَّکَ عَلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ وَ اَنْتَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ حَفیظٌ

اِنَّ وَلِیّیِ اللهُ الَّذی نَزَّلَ الْکِتابَ وَ هُوَ یَتَوَلَّیَ الصّالِحینَ

فَاِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللهُ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظیم.

مهج الدعوات و منهج العنایات، تألیف سید بن طاووس، باب حرز ها و تعویذهای ارزشمند برای جملگی چیزهای ترس آور، مورد 12، ص 122

معنی بسیار ارزشمند این دعا:

به نام خدای بسیار بخشنده مهربان

به نام خدایی که بهترین نامها است

به نام خدایی که پروردگار زمین و آسمان است.

به نام خدایی که ضرر نمیرساند با اسم او هیچ زهری و دردی.

به نام خدا صبح کردم و بر خداوند توکل کردم،

به نام خدا محافظت می نمایم بر قلبم و نفسم،

به نام خدای محافظت میکنم از دینم و عقلم،

به نام خدا محافظت میکنم از اهل (خانواده) ی خود و از مال خود،

به نام خدا بر هر آنچه که پروردگار من به من عطا کرده است،

به نام خدایی که ضرر نمیزند هیچ چیزی با اسم او در زمین و آسمان و او است که بسیار شنوا و داناست.

الله الله پرودگار من است و به او شرک نمیورزم،

خدا بزرگتر است، خدا بزرگتر است و عزیز است و خدا عظیم تر است از آنچه می ترسم از او و دوری می جویم از او،

عزیز است پناه آورنده ی به تو و عظیم است سپاس تو و پاکیزه است نامهای تو و خدایی جز تو نیست

خدای من، همانا من پناه می برم به تو از شر نفسم

و از شر هر پادشاه شدید

و از شر هر شیطان سرکشی

و از شر هر جبار ظالمی

و از قضای بد

و از شر هر حرکت کننده ای که تو گرفته ای پیش سر او را

به درستی که تو بر صراط مستقیمی و به درستی که تو بر هر چیز نگهبانی

و به درستی که دوست من خدایی است که نازل کرد کتاب را و او متولی صالحان است،

پس اگر اعراض نمایند بگو، بس است مرا خدا، نیست خدایی جز او، بر او توکل کرده ام و اوست خداوند عرش بزرگ

حتماً متن عربی که کلام معصوم است خوانده شود و به معنی هم توجه شود!

--------------------------------------------------------------------------------
مورد شماره 2:
آیات سخره
این آیات جزو اعمال هنگام خوابیدن است و من در چند باری که در جایی ناجور مجبور شدم تنها بخوابم از آنها استفاده کردم و بسیار نافع است
نقل قول:
 
گاهی انسان هنگام خوابیدن احساس میکند که حال بدی به او دست داده که ممکن است در اثر اذیت و آزار اجانین یا شیاطین باشد، لذا خواندن این آیات با صدای بلند خصوصاً هنگام تنها خوبیدن و برای دفع آزار آنان بسیار مناسب است.
باز هم به معنی این آیات شریفه دقت فرمایید:
إِنَّ رَبَّکُمُ اللّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ
یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ یَطْلُبُهُ حَثِیثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ
أَلاَ لَهُ الْخَلْقُ وَالأَمْرُ تَبَارَکَ اللّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ
ادْعُواْ رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ
وَلاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا
وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِیبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِینَ. (آیات 54 تا 56 سوره ی اعراف)
پروردگار شما، خداوندى است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس به تدبیر جهان هستى پرداخت
با (پرده تاریک) شب، روز را مى پوشاند و شب به دنبال روز، به سرعت در حرکت است و خورشید و ماه و ستارگان را آفرید، که مسخّر فرمان او هستند.
آگاه باشید که آفرینش و تدبیر (جهان)، از آن او (و به فرمان او) ست! پر برکت (و زوال‏ناپذیر) است خداوندى که پروردگار جهانیان است! (54)

پروردگار خود را (آشکارا) از روى تضرّع، و در پنهانى، بخوانید! (و از تجاوز، دست بردارید که) او متجاوزان را دوست نمى‏دارد! (55)

و در زمین پس از اصلاح آن فساد نکنید، و او را با بیم و امید بخوانید! (بیم از مسئولیتها، و امید به رحمتش. و نیکى کنید) زیرا رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است! (56)
فلاح السلائل ص 278

--------------------------------------------------------------------------------
حتماً متن عربی که کلام معصوم است خوانده شود و به معنی هم توجه شود!

--------------------------------------------------------------------------------
مورد شماره 3:
حرز ابودجانه:
نقل قول:
 
برای در امان ماندن از آزار اجنه و شیاطین حرز ابودجانه، منقول از پیامبر اکرم صلوات الله علیه را نوشته و همراه خود داشته باشد.

توجه کنید که حرز ابودجانه را خود شخص باید بنویسد و آن را همراه خود داشته باشد!
بسم الله الرحمن الرحیم هذا کتابُ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللهِ رَبِّ العَالَمینَ اِلی مَن طَرَقَ الدّارَ مِنَ العُمارِ وَ الزُوّارِ اِلّا طارِقاٌ یَطرُقُ بِخَیرٍ اَما بَعدُ فَاِنَّ لَنا وَلَکُم فِی الحَقِّ سَعَةً فَاِن تَکُ عاشِقاً مُولِعاً اَو فاجِراً مُقتَحِماً فَهذا کِتابُ اللهِ یَنطِقُ عَلَینا وَ عَلَیکُم بالحَقِّ اِنُا کُنّا نَستَنسِخُ ما کُنتُم تَعملَونَ وَرُسُلُنا یکتُبُونَ ما تَمکُرُونَ اُترُکُوا صاحِبَ کَِتابی هذا و انطَلِقوا اِلی عَبَدَةِ الاَصنامِ وَ اِلی مَن یَزعَمُ اَنَّ مَعَ اللهِ اِلهاً اخَرَ لا اِلهَ اِلا هُوَ کُلُّ شَی ء هالَکٌ اِلا وَجهَهُ لََهُ الحُکمُ وَ اِلَیهِ تُرجَعُونَ حم لا یُنصَرونَ حمعسق تَفرَّقَت اَعداءُ اللهِ وَ بَلَغَت حُجَّةُ اللهِ وَ لا حَولَ وَلا قُوَّةَ اِلا بِااللهِ العلی العظیم فَسَیَکفیکَهُمُ اللهُ وَ هُوَ السَّمیعُ العَلیمُ المصباح، کفعمی، ص ۲۲۹
در مورد این حرز و واقعه ای که باعث شد رسول الله این حرز را به ابودجانه تعلیم دهد میتوانید به این لینک هم مراجعه فرمایید: http://www.asemoni.com/religion/prayer/a...-djanh.php

--------------------------------------------------------------------------------
مورد شماره 4:
حرز امام هادی علیه السلام
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
یا عَزیزَ الْعِزِّ فى عِزِّهِ ما اَعَزَّ عَزیزَ الْعِزِّ فى عِزِّهِ
یا عَزیزُ اَعِزَّنى بِعِزِّکَ
وَ اَیِّدنى بِنَصْرِکَ
وَادْفَعْ عَنّى هَمَزاتِ الشَّیاطینِ
وَادْفَعْ عَنّى بِدَفْعِکَ
وَامْنَعْ عَنّى بِصُنْعِکَ
وَاجْعَلْنى مِنْ خِیارِ خَلْقِکَ
یا واحِدُ یا اَحَدُ یا فَرْدُ یا صَمَدُ

به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانى‏اش همیشگى است،
اى که عزّتش عزیز است در عزّتش،چه عزیز است آن‏که عزّتش عزیز است در عزّتش،
اى عزیز،عزیزم گردان به عزّتت،
و تأییدم کن به یارى‏ات،
و وسوسه‏ها و حملات ‏شیطان را از من دور کن،
و دفاع کن از من به دفاعت،
و بازدار از من به کردارت،
و مرا از خوبان بندگانت‏ گردان،
اى یگانه،اى یکتا،اى تنها،اى بى‏نیاز.

مفاتیح الجنان و باقیات الصالحات، باب پنجم، امر هشتم ص 438

نقل قول:
 
پس از نافله مغرب خواندن این حرز مناسب است
بنده گاهی اوقات از این حرز هم استفاده میکنم

--------------------------------------------------------------------------------
مورد شماره 5:
تعویذی است که رسول الله صلوات الله علیه در جنگ وادی القری با خود داشتند و نگه دارنده ی آن در حفظ خدای متعال خواهد بود
و هر که آن را نوشته و به خود بیاویزد در امان خدای متعال، در حفظ خدا، در خجاب او، در غلبه ی او و حمایت او خواهد بود و فرشتگان او را محافظت میکنند!
بنده خودم این حرز را نوشته ام و برگردنم آویخته ام و از این حرز استفاده میکنم

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین الرحمن الرحیم مالک یوم الدین إیاک نعبد و إیاک نستعین اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین أنعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضالین الله لا إله إلا هو الحی القیوم لا تأخذه سنة و لا نوم له ما فی السموات و ما فی الأرض من ذا الذی یشفع عنده إلا بإذنه یعلم ما بین أیدیهم و ما خلفهم و لا یحیطون بشی‏ء من علمه إلا بما شاء وسع کرسیه السموات و الأرض و لا یئوده حفظهما و هو العلی العظیم شهد الله أنه لا إله إلا هو و الملائکة و أولو العلم قائما بالقسط لا إله إلا هو العزیز الحکیم هو الله الذی لا إله إلا هو عالم الغیب و الشهادة هو الرحمن الرحیم هو الله الذی لا إله إلا هو الملک القدوس السلام المؤمن المهیمن العزیز الجبار المتکبر سبحان الله عما یشرکون هو الله الخالق البارئ المصور له الأسماء الحسنى یسبح له ما فی السموات والأرض و هو العزیز الحکیم قل اللهم مالک الملک تؤتی الملک من تشاء و تنزع الملک ممن تشاء و تعز من تشاء و تذل من تشاء بیدک الخیر إنک على کل شی‏ء قدیر تولج اللیل فی النهار و تولج النهار فی اللیل و تخرج الحی من المیت و تخرج المیت من الحی و ترزق من تشاء بغیر حساب هو الله الذی لا إله إلا هو إلها واحدا أحدا فردا صمدا لم یتخذ صاحبة و لا ولدا و لم یکن له شریک فی الملک و لم یکن له ولی من الذل و کبره تکبیرا و هو الله الذی لا یعرف له سمی و هو الرجاء و المرتجى و الملتجأ و إلیه المشتکى و منه الفرج و الرجاء و أسألک یا الله بحق هذه الأسماء الجلیلة الرفیعة عندک العالیة المنیعة التی اخترتها لنفسک و اختصصتها لذکرک و منعتها جمیع خلقک و أفردتها عن کل شی‏ء دونک و جعلتها دلیلة علیک و سببا إلیک فهی أعظم الأشیاء و أجل الأقسام و أفخر الأشیاء و أکبر العزائم و أوثق الدعائم لا ترد داعیک بها و لا تخیب راجیک و المتوسل إلیک و لا یذل من اعتمد علیک و لا یضام من لجأ إلیک و لا یفتقر سائلک و لا ینقطع رجاء مؤملک و لا تخفر ذمته و لا تضیع حرمته فیا من لا یعان و لا یضام و لا یغالب و لا ینازع و لا یقاوم اغفر لی ذنوبی کلها و أصلح لی شئونی کلها و اکفنی فی الدنیا و الآخرة و عافنی فی الدنیا و الآخرة و احفظنی فی الدنیا و الآخرة و استرنی فی الدنیا و الآخرة و قرب جواری منک فأنت الله لا إله إلا أنت باسمک الجلیل العظیم توسلت و به تعلقت و علیه اعتمدت و هو العروة الوثقى التی لا انفصام لها و لا تخفر ذمتی و لا ترد مسألتی و لا تحجب دعوتی و لا تنقص رغبتی و ارحم ذلی و تضرعی و فقری و فاقتی فما لی رجاء غیرک و لا أمل سواک و لا حافظ إلا أنت یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله لا إله إلا أنت وحدک لا شریک لک و لا إله غیرک أنت رب الأرباب و مالک الرقاب و صاحب العفو و العقاب أسألک بالربوبیة التی انفردت بها أن تعتقنی من النار بقدرتک و تدخلنی الجنة برحمتک و تجعلنی من الفائزین عندک اللهم احجبنی بسترک و استرنی بعزک‏ و اکنفنی بحفظک و احفظنی بحرزک و احرزنی فی أمنک و اعصمنی بحیاطتک و حطنی بعزک و امنع منی بقوتک و قونی بسلطانک و لا تسلط علی عدوا بجودک و کرمک إنک على کل شی‏ء قدیر


مهج‏الدعوات‏ومنهج‏العنایات ص : 74

--------------------------------------------------------------------------------
و در نهایت
از امام صادق علیه السلام منقول است که:
هر کس معوذتین (سوره ی فلق و ناس) را در بامداد و شبانگاه 3 بار بخواند از همه بلاها ایمن گردد و سحر بر وی کار نکند. 
 

 

 

توجه:  

از بین دستورات بالا ۳ تا کار  اول رو پیشنهاد میکنم و اگر انجام بدهید ان شاء اللهمشکل حل میشود
بسیار مجرب است و شخصا چندین مورد رو ازشون دیدم
دنبال رمال و جن گیر و دعا نویس هم نرید . همین دستورات که از معصوم رسیده رو به نیت تبعیت از همون معصوم انجام بدید (این تبعیت خیلی خیلی مهمه از خود اون عمل مهمتره )
اولا اون حرز ابودجانه رو با وضو رو به قبله و به تبعیت از پیامبر (صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم) بنویسید و همراه داشته باشید

در ضمن چون بیشتر اذیت ها موقع خواب هست قبل خواب یک ایه الکرسی بخونید و با دست دور محل خواب خط بکشید
و ایات سخر رو با صدای بلند بخونید

 

یاد آوری میکنم که: 

 

این تبعیت خیلی خیلی مهمه از خود اون عمل مهمتره  

وقتی به نیت تبعیت میخوانید  

در حقیقت تحت ولایت صادر کننده ی عمل که در این جا (حرز ابودجانه) می شود رسول الله قرار میگیرید
و بدون نیت تبعیت اینها اثر خاصی ندارند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

زندان امام زمان

بسم الله الرحمن الرحیم
امام زمان علیه السلام میفرمایند:
وَ لَوْ أَنَّ أَشْیَاعَنَا وَفَّقَهُمُ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا
اگرشیعیان ما که خداوند آنها را به اطاعت و بندگی خویش موفق بدارد در وفای به عهد و پیمان الهی، اتحاد و اتفاق میداشتند و عهد و پیمان را محترم میشمردند، سعادتِ دیدار ما به تأخیر نمی افتاد و هر آینه به سعادت دیدار ما نائل می شدند.
احتجاج ج 2، ص 597، بحارالانوار، ج 3، ص 175.

زندان امام زمان


اعمال شیعیان است




دارم تلاش میکنم


حداقل زندان بان امام زمانم نباشم!

و برای همین کار حداقلی هم نیاز به دعای دوستان و عنایت خود حضرت حجت و توفیق الهی دارم!

اللهم الرزقنا توفیق الطاعة و بعد المعصیة

دو گزینه وجود دارد دوستان:

1- چشیدن لحظه ای لذت گناه
2- شاد کردن دل امام زمان

کدام یک را انتخاب میکنیم؟
راهنمایی:
أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنی‏ آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ (60-یس)
اى فرزندان آدم، آیا با شما عهد نکردم که شیطان را نپرستید چرا که بدون شک او دشمن آشکار شماست (60)


کسانی که میخواهند از این به بعد از شغل زندان بانی حضرت حجت استعفا دهند صلواتی با عجل فرجهم زیر این پست قرار دهند!

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

این شبها ذکری را با خود تکرار میکنم
تا شاید از زبانم به قلبم و از قلبم به اعضا و جوارحم جاری شود!
و آن ذکر این است:
من
زندان بان

امامم
نیستم!

إن شاء الله

در چه حالیم؟! -1-

کسی گفت:

تقوا داشته باش ...

امام زمان به شما توجه میکند!

به دنبال توجه امام زمان نباشد

به دنبال تقوا باش!

توجه حضرت، میوه ی تقوای شما است....

  

پ.ن : با توجه به اینکه بنده دیگر به تالار بیداری اندیشه نمیروم اگر خواستید میتوانید این متن را در آنجا بازنشر کنید