توحید افعالی: توجه به حقیقتِ لاحول و لا قوة الّا بالله
پناه بردن به خداوند برای حفظ از معصیت و نافرمانی
و توجه به این حقیقت که: توفیق طاعت و بندگی صرفاً از ناحیهی خداوند است و شأن انسان خاکی، انحطاط و تنزل در طبیعت است.
ما شاءَ اللهُ لا قُوَّةَ إِلاَّ بِاللهِ [کهف:۳۹]
آنچه خدا بخواهد (میشود)؛ قوّت [و نیرویى] جز از ناحیهی خدا نیست.
حضرت امام محمد باقر علیه السلام:
عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ مَعْنَی لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهًَْ إِلَّا بِاللَّهِ فَقَالَ مَعْنَاهُ لَا حَوْلَ لَنَا عَنْ مَعْصِیَهًِْ اللَّهِ إِلَّا بِعَوْنِ اللَّهِ وَ لَا قُوَّهًَْ لَنَا عَلَی طَاعَهًِْ اللَّهِ إِلَّا بِتَوْفِیقِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل.
جابر جعفی میگوید:
از امام باقر (علیه السلام) در مورد معنی آیه: لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ (حول و قوایی جز از ناحیه خدا نیست) سؤال نمودم،
حضرت فرمود:
«معنایش این است که روگردانیدن و دورینمودن از معصیت خداوند برای ما جز به سبب یاری خدا میسّر نباشد،
و قوّت و نیرویی بر طاعت و فرنبرداری خداوند برای ما جز به سبب توفیقی که خداوند با عزّت و جلال عطا فرماید، نیست.
التوحید (شیخ صدوق): ج۱، ص۲۴۲
حضرت امام محمد باقر علیه السلام:
إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْحَى إِلَى دَاوُدَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ أَنِ اِئْتِ عَبْدِی دَانِیَالَ فَقُلْ لَهُ إِنَّکَ عَصَیْتَنِی فَغَفَرْتُ لَکَ وَ عَصَیْتَنِی فَغَفَرْتُ لَکَ وَ عَصَیْتَنِی فَغَفَرْتُ لَکَ فَإِنْ أَنْتَ عَصَیْتَنِیَ اَلرَّابِعَةَ لَمْ أَغْفِرْ لَکَ فَأَتَاهُ دَاوُدُ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ یَا دَانِیَالُ إِنَّنِی رَسُولُ اَللَّهِ إِلَیْکَ وَ هُوَ یَقُولُ لَکَ إِنَّکَ عَصَیْتَنِی فَغَفَرْتُ لَکَ وَ عَصَیْتَنِی فَغَفَرْتُ لَکَ وَ عَصَیْتَنِی فَغَفَرْتُ لَکَ فَإِنْ أَنْتَ عَصَیْتَنِیَ اَلرَّابِعَةَ لَمْ أَغْفِرْ لَکَ فَقَالَ لَهُ دَانِیَالُ قَدْ أَبْلَغْتَ یَا نَبِیَّ اَللَّهِ فَلَمَّا کَانَ فِی اَلسَّحَرِ قَامَ دَانِیَالُ فَنَاجَى رَبَّهُ فَقَالَ یَا رَبِّ إِنَّ دَاوُدَ نَبِیَّکَ أَخْبَرَنِی عَنْکَ أَنَّنِی قَدْ عَصَیْتُکَ فَغَفَرْتَ لِی وَ عَصَیْتُکَ فَغَفَرْتَ لِی وَ عَصَیْتُکَ فَغَفَرْتَ لِی وَ أَخْبَرَنِی عَنْکَ أَنَّنِی إِنْ عَصَیْتُکَ اَلرَّابِعَةَ لَمْ تَغْفِرْ لِی فَوَ عِزَّتِکَ لَئِنْ لَمْ تَعْصِمْنِی لَأَعْصِیَنَّکَ ثُمَّ لَأَعْصِیَنَّکَ ثُمَّ لَأَعْصِیَنَّکَ.
خداى عز و جل به داود علیه السّلام وحى فرمود:
که نزد بندهام دانیال برو و بگو:
همانا تو مرا نافرمانى کردى و من آمرزیدمت،
و نافرمانى کردى و تو را آمرزیدم،
و نافرمانى کردى و تو را آمرزیدم،
و اگر در بار چهارم نافرمانى مرا کنى تو را نمیآمرزم؟
پس داود علیه السّلام نزدش آمد و فرمود:
اى دانیال من فرستادۀ خدایم بسوى تو، و او به تو فرماید:
تو مرا نافرمانى کردى پس من آمرزیدم،
و نافرمانى مرا کردى و من تو را آمرزیدم،
و نافرمانى مرا کردى و تو را آمرزیدم، پس اگر براى چهارمین بار مرا نافرمانى کنى تو را نمیآمرزم،
دانیال به وى گفت:
اى پیامبر خدا پیام خود را رساندى،
و همین که وقت سحر شد دانیال برخاست و با پروردگار خود مناجات کرد و عرضکرد:
پروردگارا همانا پیغمبر تو داود از سوى تو مرا خبر داد که هر آینه من تو را نافرمانى کردم و تو آمرزیدى،
و نافرمانیت کردم و تو آمرزیدى،
و نافرمانیت کردم و تو آمرزیدى،
و به من خبر داد از سوى تو که اگر من در بار چهارم تو را نافرمانى کنم مرا نمیآمرزى،
پس به عزت و جلالت سوگند اگر تو مرا نگاه ندارى (و از نافرمانى کردن مرا حفظ نکنى) هر آینه تو را نافرمانى کنم،
و سپس نیز نافرمانى کنم،
و باز هم نافرمانى کنم.
الکافی (ثقة الاسلام کلینی): ج۲، ص۴۳۵
پ.ن: نافرمانی دانیال نبی، ترک اولی بوده است و انبیای الهی به توفیق خدا از گناه و معصیت مصون هستند.
توضیحات فوقالعادهی عالم ربانی آیت الله سید حسین یعقوبی قائنی رضوان الله علیه در بیان نکات توحیدی عرفانیِ عظیم این حدیث شریف:
گاهی بعضی احادیث فهم را زیاد میکنه.
میگه یکی از انبیا را، خدا تهدیدش کرد
که فرمود: عبدی! (بندهی من!)
عصیتنی فغفرت لک (معصیت کردی و از تو گذشتم)
ثم عصیتنی فغرفت لک (بعد دوباره معصیت کردی و باز گذشت کردم)
به عزت و جلالم سوگند اگر ایندفعه معصیت کنی، تو را عذابت میکنم که چنین و چنان!
تعجبه! پیغمبر خدا، جواب چی بده!؟
این اگر میگفت چشم، غلط بود!
این (چشم گفتن در اینجا) معنایش اینه که برای خودش حول و قوایی قائله.
گفت: به عزت و جلالت قسم خدایا!
اگر حفظم نکن، بازم معصیت میکنم، باز معصیت میکنم، بازم معصیت میکنم.
چی میخوان حالی کنن (حضرات معصومین علیهم السلام با بیان این احادیث)
(میخواهم توجه دهند که) در این حالاتی که موفق میشی، این موفقیتها از تو نیست، خدا حفظ کرده.
شأن انسان اینه که هلاک شه.
شأن خاک انحطاطه.
در همه اینها باید فکر کرد که فهم زیاد شه.
در اینجا به نظر من اگر میگفت چشم اطاعت میکنم، معناش لینه که عمل رو از خودش میبینه؛
غرض از تمام بعث و نزل و رسل و انزال کتب، توحید خدای متعال است، هیچ چیز غیر از این نیست.