ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
حضرت امام محمد باقر علیه السلام:
علی بن إبراهیم، عن أبیه، وعدة من أصحابنا، عن سهل بن زیاد، ومحمد بن یحیى،
عن أحمد بن محمد، جمیعا، عن ابن محبوب، عن محمد بن النعمان الأحول، عن سلام بن المستنیر قال:
کنت عند
أبی جعفر (علیه السلام) فدخل علیه حمران بن أعین و سأله عن أشیاء فلما هم
حمران بالقیام قال لأبی جعفر (علیه السلام): أخبرک - أطال الله بقاءک لنا و
أمتعنا بک - أنا نأتیک فما نخرج من عندک حتى ترق قلوبنا و تسلوا أنفسنا عن
الدنیا و یهون علینا ما فی أیدی الناس من هذه الأموال، ثم نخرج من عندک
فإذا صرنا مع الناس و التجار أحببنا الدنیا؟
قال: فقال أبو جعفر (علیه السلام): إنما هی القلوب مرة تصعب و مرة تسهل.
ثم
قال أبو جعفر (علیه السلام): أما إن أصحاب محمد (صلى الله علیه وآله)
قالوا: یا رسول الله نخاف علینا النفاق قال: فقال: و لم تخافون ذلک؟ قالوا:
إذا کنا عندک فذکرتنا و رغبتنا وجلنا و نسینا الدنیا و زهدنا حتى کأنا
نعاین الآخرة و الجنة و النار و نحن عندک فإذا خرجنا من عندک و دخلنا هذه
البیوت و شممنا الأولاد و رأینا العیال و الاهل یکاد أن نحول عن الحال التی
کنا علیها عندک وحتى کأنا لم نکن على شئ؟
أفتخاف علینا أن یکون ذلک
نفاقا؟ فقال لهم رسول الله (صلى الله علیه وآله): کلا إن هذه خطوات الشیطان
فیرغبکم فی الدنیا و الله لو تدومون على الحالة التی وصفتم أنفسکم بها
لصافحتکم الملائکة و مشیتم على الماء.
سلام ابن مستنیر میگوید محضر امام محمد باقر ـ علیه السلام ـ بودم که حمران ابن اعین وارد شد و چند سؤال از آن بزرگوار کرد.
در
هنگام خداحافظی گفت ای پسر رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ خدا شما را
طول عمر عنایت کند و ما را بیش از این بهرهمند گرداند. خواستم وضع خود را
برایتان شرح دهم.
وقتی ما خدمت شما شرفیاب میشویم. هنوز خارج نشدهایم قلبمان صفائی پیدا میکند و مادیات و دنیا را فراموش میکنیم.
اما همینکه وارد اجتماع و تجارت و کسب میشویم باز به دنیا علاقه پیدا میکنیم.
امام ـ علیه السلام ـ فرمود:
قلب چنین است گاهی سخت و زمانی نرم میشود
سپس فرمود:
اصحاب رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ به آن حضرت عرض میکردند:
ما میترسیم منافق باشیم.
پیغمبر ـ صلی الله علیه و آله ـ میپرسیدند به واسطه چه چیز؟
میگفتند:
وقتی خدمت شما هستیم ما را بیدار نموده به آخرت متمایل میفرمائید ترس به
ما روی میآورد دنیا را فراموش کرده بیمیل به آن میشویم. به طوری که گویا
با چشم آخرت و بهشت و جهنم را مشاهده میکنیم.
این حال تا موقعی است
که در خدمت شما هستیم. همینکه خارج شدیم به منزل که میرویم بوی فرزندان
به شامه ما میرسد خانواده و زندگی خود را که میبینیم حالت معنوی که از
محضر شما کسب کرده بودیم از دست میدهیم؛
آیا با این خصوصیات ما گرفتار نفاق نمیشویم.
رسول الله فرمود:
هرگز، این پیشامدها و تغییرات از وسوسههای شیطانی است که شما را به دنیا متمایل میکند.
به خدا سوگند اگر بر همان حال اولی که ذکر کردید #مداومت داشته باشید
ملائکه با شما مصافحه میکنند
و بر روی آب راه خواهید رفت!
الکافی (ثقة الاسلام کلینی): ج2، ص 243 و 242
امثال مهدی نصیری که امثال همین سخن را از عرفای حقه تکفیر میکنند در مواجهه با این حدیث شریف صحیح السند چه خواهند کرد؟