امیرالمومنین علی علیه السلام:
مَا بَالُکُمْ
تَفْرَحُونَ بِالْیَسِیرِ مِنَ اَلدُّنْیَا تُدْرِکُونَهُ
وَ لاَ یَحْزُنُکُمُ اَلْکَثِیرُ مِنَ اَلآْخِرَةِ تُحْرَمُونَهُ.
شما را چه می شود؟!
اندکى از دنیا را که می یابید شادمان می شوید
ولى بسیارى از آخرت را (که از دست می دهید و) محروم می گردید، شما را اندوهگین نمی سازد؟
فرازی از خطبه 113 نهج البلاغه
امام زمان علیه السلام:
من کان فی حاجة الله عزوجل کان الله فی حاجته.
هر کس به دنبال حاجات خداوند عزّوجلّ باشد، خداوند نیز دنبال کننده (و برآورنده ی) حاجات او خواهد بود.
کمال الدین، ج2، ص 493، ح18
رسول خدا صلوات الله علیه و آله:
مَن کَظم غیظاً و هو یَقدِرُ علی إنفاذِهِ مَلأ اللَّهُ قلبَه امناً و ایماناً.
هر کس خشم خود را فرو برد
در حالی که قدرت بر اجرای آن داشته باشد
خداوند قلبش را از آرامش و ایمان پر خواهد کرد.
(بحار الانوار، ج68، ص410)
امام حسن عسکری علیه السلام:
اِنَّ الوُصُولَ اِلی اللهِ عَزّوجلَّ سَفَرٌ لا یُدرَکُ اِلّا بِامتِطاءِ اللَّیلِ.
رسیدن به خداوند عزوجل سفری است که جز با عبادت در شب درک نمی شود.
بحارالانوار(ط-بیروت) ج 75 ، ص 380
امام باقر علیه السلام:
خُذُوا الکَلِمَهَ الطَّیِّبَه مِمَّن قَالَها و إِن لَم یَعمَل بِها
سخن نیک را از هر کس که گفت بپذیرید، اگر چه خودش بدان عمل نکند.
تحف العقول، ص391. بحارالانوار ج 110 ص160، ج75 ص 170.
[11]. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج 1، ص 59
[12] . به نقل از آیه الله مجتبی تهرانی رحمة الله علیه. سلوک عاشورایی، جلد اول تعاون، جلسه پنجم، ص 85
مـفـضل بن عمر گوید:
حضرت صادق علیه السلام فرمود:
هر که خانه ای داشته باشد و مؤ مـنـى بـه نـشـسـتـن در آن نـیـازمـنـد اسـت و (مالک خانه) از این کار جـلوگـیـرى کـنـد (یـا دریـغ ورزد)
خـداى عزوجل (به فرشتگانش) خطاب کند که:
اى فرشتگان من، بنده ام، از نشستن بنده دیگرم در خانه دنیا بخل ورزید،
به عزّت و جلال خودم سوگند او هرگز ساکن بهشت من نگردد.
شهادت امام سجاد علیه السلام را به محضر حضرت بقیة الله الاعظم و همه ی شیعیان و محبان آن حضرت تسلیت عرض می کنیم:
جرعه ای از دریای حکمت امام سجاد علیه السلام:
علی بن الحسین علیه السلام:
تحف العقول، ص278کفی بنصر الله لک أن تری عدوک یعمل بمعاصی الله فیک.
امام زین العابدین علیه السلام:
در یاری خدا از تو همین بس که ببینی دشمنت در راه دشمنی با تو مرتکب معصیت خدا می شود.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
شاید برای بسیاری تا کنون شبهات اعتقادی پیش آمده باشد! که ذهن ما را با خود درگیر کرده و یقینیات حق ما رو به سمت شک باطل یا اعتقادات باطل سوق داده!
ملاک تشخیص اینکه الان این شبهه و سؤالی که در ذهنم پیش آمده از القائات شیطان است یا سؤالی است که خوب است به دنبال پاسخش باشم چیست؟
یکی از مؤمنان که اهل علم هم حتی بوده برایش شبهه ای درباب نبوت پیامبر اکرم پیش آمده بوده و از شاگرد اوّل استاد استاد می پرسد؟
شاگرد اوّل استاد استاد بعد از پاسخ دهی به شبهه، آن سؤال را نزد استادِ استاد هم مطرح می کند و نظر ایشان را جویا می شود.
ایشان قبل از پاسخ به شبهه می فرمایند:
به آن شخص بگویید ببیند زمانی که شبهه در ذهنش می آید حالش و احساسش نسبت به خلیفه اول و دوم چگونه است؟
اگر بی تفاوت است و بغض و نفرتی نسبت به آن دو ندارد باید بفهمد که شبهه ی پیش آمده از ناحیه شیطان است و اعتنایی به آن نکند!
اما اگر در همان حال که ذهنش درگیر شبهه و سؤال است دید که نسبت به اولی و دوم بغض و نفرت نیز دارد باید بداند که خوب است به دنبال پاسخ سؤالش برود و در این کار نورانیت هم وجود دارد.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
لَئِن شَکَرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ (ابراهیم-7)
اگر شکر کنید حتماً و قطعاً و بدون شک بر نعمت شما مىافزایم (7)
در عبارت لأزیدنّکم، حرف لام، و حرف نون که تشدید دار شده است برای تأکید بر افزودن است یعنی حتماً و بدون شک خواهم افزود!
یعنی شکی نکنید که اگر توفیق پیدا کردید که شکر کنید حتماً خدا قصد کرده است که به شما نعمت را فزونی بخشد، آنچنان که مولا امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند:
من أُعطِیَ الشُّکرَ لَم یُحَرمِ الزِّیادَةَ.
به کسی که توفیق شکرگزاری داده شود از فزونی یافتن (نعمت) محروم نگردد.
«نهج البلاغه، حکمت 135»
و امام باقر علیه السلام هم در کلامی دیگر می فرمایند:
لا یَنقَطِعُ المَزیدُ من الله حتّی یَنقَطِعَ الشُّکرُ مِنَ العِبادِ.
افزایش نعمت از سوی خداوند قطع نگردد، مگر آن گاه که شکر گزاری بندگان قطع گردد.
«بحار الانوار، ج 71، ص 56»
و امام حسین علیه السلام می فرمایند:
قشُکرُکَ لِنِعمَةٍ سالِفَةٍ یَقتَضى نِعمَةً آنِفَةً؛ شکر تو بر نعمت گذشته، زمینه ساز نعمت آینده است. نزهة الناظر و تنبیه الخاطر،ص80
پس بنابر این می رسیم به این حدیث شیرین از امام رضا علیه السلام:
طوبی لِمَن شَغَل قَلبَه بَشُکرِ النِّعمَةِ.
خوشا به حال کسی که قلبش مشغول است به شکر نعمت.
نزهة الناظر: 128
این قلب که دائم مشغول است، حال سوال این است که مشغول چه باشد بهتر است؟
یکی از بهترین چیزهایی که قلب خوب است به آن مشغول باشد یادآوری کردن نعمات خداوند است!
این مسئله حداقل 2 فایده عظیم دارد!
1- باعث می شود که نعمات الهی برایش فزونی یابد!
2- احساس محبتش نسبت به خدا زیادتر می شود که این آثار بسیار حیرت انگیزی دارد! (آثار ازدیاد محبت خدا در قلب انسان خودش یک مجموعه چندین جلدی شرح و بسط و توضیح می خواهد اما به همین اکتفا می کنیم که ریشه ی بسیاری از مشکلات ما این است که حقیقتاً خیلی خدا را دوست نداریم و حب خداوند در قلبمان نیست)
این مسئله آنقدر مهم است که مولا امیرالمومنین علی علیه السلام در مناجات شعبانیه می فرمایند:
إِلَهِی لَمْ یَکُنْ لِی حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِکَ إِلا فِی وَقْتٍ أَیْقَظْتَنِی لِمَحَبَّتِکَ
خدایا برایم نیرویى نیست که خود را بوسیله آن از عرصه نافرمانىات (و معصیتت) بیرون برم، مگر آنگاه که به محبّتت بیدارم سازى
یعنی تا انسان محبت خدا در دلش جای نگیرد حقیقتاً توان ترک معصیت ندارد!
شما وقتی عاشق شدی هر چه محبوبت بخواهد برایش انجام می دهی و کاری نمی کنی که محبوبت را برنجاند بدون اینکه کمترین زحمتی برایت داشته باشد!
حال اگر محبت خدا هم در دل نشست دیگر اطاعت از فرمان خدا و دوری کردن از کاری که خدا نمی پسندد برای انسان سخت نخواهد بود!
و انسان فطرتاً از کسی که به او هدیه دهد و محبت کند و او را مورد احسانش قرار دهد و گره از مشکلاتش حل کند و... احساس محبت در قلبش پیدا می کند!
حال اگر این بی نهایت محبت های خدا را انسان یادآور شود در قلبش چه احساسی نسبت به خدا پیدا می کند؟
این که بدون مشکل می تواند قضای حاجت کند
اینکه چشمانش می بیند
روزی سوار اتوبوس بودم، پسر جوانی را دیدم که معلول حرکتی بود و کنترل حرکت دستانش و سر و گردنش را نداشت، شاید نزدیک 3 ایستگاه طول کشید تا بتواند به چه مشقتی یک اس ام اس چند کلمه ای ارسال کند!
واقعاً با خود گفتم: خدایا شکرت که کنترل اعضای بدنم را در اختیار دارم
آنجا حس کردم که واقعاً بنده ی ناسپاس و ناشکری هستم
و حقیقتاً وقتی با خود صادقانه می اندیشم می بینم که از مصادیق بارز این آیه ی شریفه هستم:
وَآتَاکُم مِّن کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ الإِنسَانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ
و از هر چه از او خواستید به شما عطا کرد و اگر نعمتخدا را شماره کنید نمىتوانید آن را به شمار درآورید قطعا انسان ستمپیشه ناسپاس است
امام صادق علیه السلام در توضیح آیه بالا می فرمایند:
ال الصادق علیه السلام : لَو کانَ عِندَ اللّه عِبادَةٌ تَعَبَّدَ بِها عِبادُهُ المُخلِصُونَ أفضَلَ مِنَ الشُّکرِ عَلى کُلِّ حالٍ لاَءطلَقَ لَفظَهُ فیهِم مِن جَمیعِ الخَلقِ بِها فَلمّا لَم یَکُن أفضَلَ مِنها خَصَّها مِن بَینِ العِباداتِ وخَصَّ أربابَها، فَقالَ تَعالى (وقَلیلٌ مِن عِبادىَ الشَّکُورُ)؛ اگر نزد خداوند عبادتى بهتر از شکرگزارى در همه حال بود که بندگان مخلصش با آن عبادتش کنند، هر آینه آن کلمه را درباره همه خلقش به کار مى برد، اما چون عبادتى بهتر از آن نبود از میان عبادات آن را خاص قرار داد و صاحبان آن را ویژه گردانید و فرمود: «واندکى از بندگان من سپاسگزارند» . کنزالعمال، ج13، ص151، ح36472
و در پایان دعوت می کنم که به این حدیث شریف بیاندیشیم:
أوحَى اللّه تَعالى إلى موسى علیه السلام یا موسى اُشکُرنى حَقَّ شُکرى فَقالَ : یا رَبِّ وَکَیفَ أشکُرُکَ حَقَّ شُکرِکَ، ولَیسَ مِن شُکرٍ أشکُرُکَ بِهِ إلاّ وأنتَ أنعَمتَ بِهِ عَلَىَّ؟! فَقالَ : یا موسى اَلنَ شَکَرتَنى حینَ عَلِمتَ أنَّ ذلِکَ مِنّى؛ خداى تعالى به موسى علیه السلام وحى فرمود که: اى موسى مرا چنان که باید شکر کن. موسى عرض کرد: پروردگارا چگونه تو را چنان که باید شکر گویم حال آن که هر شکرى که تو را مى گویم خود نعمتى است که تو به من ارزانى داشته اى؟ فرمود: اى موسى حال که دانستى توفیق آن شکر را هم من به تو داده ام، شکر مرا ادا کرده اى. نهج البلاغه، خطبه 91 همواره باید شاکر باشیم و همواره بدانیم که همین توفیق شکر هم شکر می خواهد و کسی را توان آن نیست که حق شکر را بجای آورد و همواره معترف باشیم که تقصیر داریم و عاجزیم از شکر خداوند کریم. وَاللَّهُ شَکُورٌ حَلِیمٌ